تقسیمبندی و ریشه کاتاها
برخی استادان از جمله؛ «فوناکوشی»، «مابونی»، «میاگی» از دهه دوم قرن بیستم به بعد اقدام به انتشار عقاید و افکار خود در قالب کتاب نمودند. با مراجعه به آنها مطالب جالب توجه درباره تقسیمبندی و ریشه کاتاها به دست میآوریم.
«فوناکوشی» درکتاب اول خود که در سال ۱۹۲۲ منتشر کرد اظهار میدارد: «تقسیمبندی و ریشه کاتاها را میتوان به دو دسته تقسیم نمود. این طبقهبندی براساس دو سبک اصلی یعنی «شورینریو» و «شوریریو» است. بنا به نظر «فوناکوشی» داچیها و جا به جاییها و تکنیکهای دست و پا در «شورینریو» در مقایسه با «شوریریو» نرمتر و ملایمتر است و برای افراد لاغر و ضعیفالجثه بسیار مناسب میباشد.
کاتاهای «شوریریو» برخلاف «شورینریو» سخت، محکم، نفوذپذیر و در عین حال تکنیکهای دست و ضربات پا آهستهتر ولی قدرتمند بوده و برای اشخاصی با جثه قوی و درشت خیلی مناسب است. هر یک از این سبکها نقاط قوت و ضعفی دارند، ولی به طور اساسی ضعف «شوریریو» فقدان تحرک کافی است و «شورینریو» با وجود نرمی و سرعت زیاد از قدرت کافی برخوردار نیست.
تقسیمبندی و ریشه کاتاها به دو گروه «شورینریو» و «شوریریو» براساس هنر رزمی چین باستان «درونی» و «بیرونی یا سخت و نرم صورت گرفته است. «چوجن میاگی» دوازده سال بعد از کتاب اول «فوناکوشی» در کتاب خود به شرح ریشهای کاتاها در دو دسته «شورینریو» و «شوریریو» میپردازد و آنها را مثل «فوناکوشی» به «درونی» و «بیرونی» تقسیم مینماید.
«میاگی» میگوید: «روش درونی «شوری» نرم و انعطافپذیر است و هسته مرکزی دفاع براساس تاکتیکهای جا خالی دادن (ساباکی) استوار است. سبکهای بیرونی «شورین» بر تکنیکهای محکم، بر پایه فیزیک کامل اندام تکیه دارد و مناسب افراد قوی هیکل است. سخت یا نرم، هر دو ریشه در معبد «شائولین» در استان «هنان» چین دارند.
اگر به تعریفهای «میاگی» و «فوناکوشی» دقت کنیم. هرکدام نظری کاملا متضاد دیگری در تعریف «شوری» و «شورین» ارایه نمودهاند. تقسیمبندی و ریشه کاتاها که توسط «میاگی» و «فوناکوشی» صورت پذیرفت از سوی «کنووا مابونی» بنیانگذار سبک «شیتوریو» در کتابی که چند سال بعد (۱۹۳۸) منتشر شد، کاملا مردود اعلام میشود. او معتقد است چنین تقسیمی بیهوده و بیمورد است. «مابونی» میگوید: «تقسیم بندی کاتاها هرگز در میان استادان کاراته اوکیناوا یا هنرجویان «کاراتهدو» وجود نداشته است. هرکاتا صرفا به نام مبتکر و یا محل تمرین آن شناخته میشده است».
مهمترین موضوع این است که «فوناکوشی» هرگز «شورینریو» را معادل «شوریته» و «شوریریو» را معادل «ناهاته» قرار نداد، چون در تمام دوران زندگی سبک «ناهاته» را مطالعه و تمرین نکرده بود، در تقسیمبندی و ریشه کاتاها؛ تمام کاتاهای مورد نظر «فوناکوشی» از سبک «شوریته» ریشه گرفته بودند. ازاینرو او هرگز چیزی از «ناهاته» وارد سبک «شوریته» ننمود، گرچه گاها ادعا میشود او دو سبک را ادغام کرده است که این موضوع ریشه در همان «شورین» و «شوری» دارد که با «ناهاته» و «شوریته» متفاوت است. کسی که چنین ادغامی را انجام داد تنها «مابونی» است که هر دو سبک «ناهاته» و «شوریته» را سالها نزد استادان مختلف تعلیم دید و مطالعه کرد و سرانجام آنها را زیر لوای «شیتوریو» عرضه نمود.
«مابونی» به منبعی تاریخی اشاره میکند که احتمال پیدا کردن ریشه «شورینریو» و «شوریریو» در آنجا را خبر میدهد: «اگر چه شاید بتوان براساس نوشتههای کتاب قدیمی «بوبوشی»، «شوریریو» را به نوعی خیلی ضعیف به «شوریجیریو» و «شورینجیریو» مرتبط دانست، اما این نقب تاریخی و ریشهیابی به هیچ روی دلیلی بر تقسیمبندی و ریشه کاتاها بر مبنای «شورینریو» و «شوریریو» نیست» (پژوهش در کاتای سیپای– کنووا مابونی). «مابونی» کاتاها را براساس استادان و بنیانگذاران و یا مبتکران آنها تقسیم بندی نمود.
0 دیدگاه