دفاع يا حمله :
هنرهاى رزمى به شكل سنتى، روشهاى دفاع و ضربه، دفع حمله و دفاع يا حمله را به هنرجو آموزش مىدهند. تمرينات سه قدمى (كيهونهاى سه مرحلهاى) همگى بر اين اصل استوارند. بعد از سالها تمرين، در قالبهاى اين چنينى، هنرجو عادت به دفع حمله يا رفع تهديد و سپس حمله متقابل مىكند.
اگر در شرايطى دفع حمله امرى واجب و ضرورى است، به هنگام حمله مهاجم هدف بايد حمله متقابل باشد، يعنى، برنامهاى كه ابتدا دفاع و سپس حمله را پيشنهاد مىكند و در آموزشهاى كلاسيك بيشتر سبكها وجود دارد، در اين شرايط كارايى ندارد. «در رويارويى واقعى، هدف اصلى كسى كه مورد حمله قرار مىگيرد از پاى درآوردن مهاجم است. وقتى مهاجم، شما را زير رگبار مشت و لگد گرفته، اگر ابتدا به فكر دفاع يا بلوك كردن ضربات بوده و بعد قصد حمله داشته باشيد، قطعاً شكست خواهيد خورد. در چنين وضعيتى، قضاوت كنيد كه چه كسى بازى را در دست دارد؟ واكنشى برق آسا، حركت دايمى و حملات پى در پى و بىوقفه به مهاجم در يك رويارويى خشن فيزيكى (وارد شدن به فاز درگيرى در صورت اجبار) برگ برنده و عامل پيروزى خواهد بود»
نبايد به مهاجم فرصت جمع كردن خود و به دست گرفتن عنان اوضاع را داد، با يورش برقآسا، او مجبور به عقبنشينى خواهد شد. دقت كنيد; اگر در هر شرايطى، وارد مرحله چهارم دفاع شخصى (درگيرى فيزيكى) شديد، نبايد فرصت را از دست داده و با شك و دودلى، موجبات پيروزى مهاجم را فراهم نماييد. بلكه بدون از دست دادن وقت، با شدت و سرعت تمام و ضربات مسلسلوار، به حريف رذل حمله كنید تا مجبور به فرار يا عقبنشينى گردد.
توانايى سد كردن ضربه ناگهانى حريف، خود پيام آشكارى به مهاجم است كه: شما طعمه آسانى نيستيد و در خيلى موارد، درگيرى در همين حد، پايان مى پذيرد. دفاع يا حمله سوال این است؟ بهترين روش در مقابله با تهديد و خطر اوباش، قاطع بودن است. طى دوران آموزش، بايد بتوانيد چگونگى قاطع بودن و روشهای آن را بياموزيد. نگاهى محكم، اندامى مطمئن و غير تهديدآميز، اما استوار، درنتيجه يك رويارويى، تعيين كننده خواهد بود.
يك بار، كسى درباره فنون دعواى خيابانى از من سؤال كرد، با تعجب به او نگاه كردم و علت را جويا شدم. پاسخ داد قصد زدن كسى را دارد. يعنى يك درگيرى برنامه ريزى شده. بايد بگويم هنرهاى رزمى بسيار فراتر از چنين طرز تفكرى است. مربىهاى رزمى، فنون دفاع از خود و پرهيز از خشونت را طى ساليان دراز به هنرجويان خود آموزش مىدهند. هيچ مربی به قصد ناكار كردن، ناقص كردن، كتك زدن كسى يا كسانى در دنیاى هنرهاىرزمى، فعاليت نمىكند. حال پاسخ چیست؟ دفاع يا حمله
تازه، درجايى كه بهترين فن و تكنيك دفاع شخصى، پرهيز و دورى از هر نوع برخورد و رويارويى فيزيكى و خشن است، درگير نشدن، ارزشمندترين و سودمندترين روش براى هر دو طرف است. ما طى آموزشهاى رزمى سعى مىكنيم روشهاى کاستن از میزان تهديد اراذل و اوباش و راههاى دورى جستن از شرايط احتمالى غيرقابل مهار خشونت را بياموزيم، نه زد و خورد را!
بهترين دفاع يا حمله، پرهيز از برخورد فيزيكى است
بهتر است چنين عنوان كنيم كه: چه تعداد از تكنيكها اضافى هستند؟ در شرايط بالا بودن آدرنالين، به هنگام ترس و وحشت، يادآوردن و بهكارگيرى بسيارى از فنون، غيرممكن است، بهخصوص فنون پيچيده و حرفهاى. در چنين وضعيتى، حركات سادهاى كه به صورت غريزى اجرا شوند، بهترين نتيجه را خواهند داشت.
به این مثال توجه كنيد: فردى در تاريكى گوشه دورافتاده پاركينگ طبقاتى، درحال باز كردن در ماشین خود است كه متوجه نزديك شدن جوانى به ظاهر موقر مىگردد; جوان، سراغ راه خروجى را مىگيرد، تا مرد سرش را به سوی او میچرخاند درچشم به همزدنى، جوان مزبور كه با سؤالى انحرافى، ذهن دوست ما را منحرف كرده، با چند ضربه مشت ناگهانى و غافلگيرانه او را به زمين زده و كيف پولش را دزديده و فرار مىكند.
مرد مورد نظر تجربهاى دو ساله هم در هنرهاى رزمى دارد، ولى حمله ناگهانى و غيرقابل پيشبينى مهاجم و ترس ناشى از آن، در ثانيهاى كوتاه، ضربان قلباش را به صد و پنجاه رساند و آدرنالين ترشح شده در خون قابليت و توان هرگونه حركت و عكسالعملى را از او سلب كرد; حتى شدت ضربات مهاجم را كه بر سر و صورتش فرود آمد نيز حس ننمود. جوان به ظاهر موقر و در اصل مهاجم فرار میکند، و دوست ما سرگشته از آن چه رخ داده، گيج و منگ و مضروب میماند.
مشكل در چه بود؟ دو سال تجربه هنرها یرزمى به صورت حرفهاى، زمان كمى براى يادگيرى دفاع يا حمله نيست. پس چه شد؟ تمام ضربات مهاجم را تحمل كرد، ولى چرا حتى نتوانست يك مشت پرتاب كند؟ جواب، خيلى ساده است: دوست رزمىكار ما، با شرايط آدرنالين و تأثيرات ناشى از آن، نه آشنايى داشت; نه تجربه; نمىدانست با ترس فزاينده و ضربان بالاى قلب و فشار آدرنالين چه كند. مهارت فنى تكنيكهاى ياد گرفته و آموخته در باشگاه، در آنى دود شدند و به هوا رفتند يعنى، از كار افتادن تعقل، منجر به دسترسى نداشتن او، به توان تجزيه و تحليل شده بود.
بازهم تکرار میکنم؛ براى تجربه يافتن و خو گرفتن به آدرنالين، نياز به آموزشهاى ويژهاى داريم كه مهارت و توان مغزى و روانى ما را در آن جهت بالا ببرد. مانند:
۱ – ساده كردن فنون دفاعى؛ که قابل اجرا باشند، دانستن تنها چند تكنيك آسان، ولى مؤثر، راهگشاى مفيد و بزرگى در شرايطى مثل اتفاق پاركينگ براى دوست رزمىكار ما خواهد بود.
۲ – آدرنالين واكنش طبيعى متابوليسم؛ به هيچ روى قادر به متوقف كردن فشار آدرنالين يا چشم پوشى از آن، نخواهيد بود. افزايش ضربان قلب و ترشح زياد آدرنالين در خون، واكنش طبيعى متابوليسم بدن است، در اثر مرور زمان و تجربه، مىتوانيد چگونگى فعال و هوشيار بودن در آن شرايط را بياموزيد. به تجربه، ثابت شده، به جاى مقابله با فشار آدرنالين، بهتر است از خودتان در برابر مهاجم دفاع كنيد.
[…] به چشم: يكى از بهترين فنون متداول و تكنيكها براى رهايى از دست يك مهاجم لات، ضربه انگشت به چشم است. […]