سونیچو:
سونیچو (۱۹۹۶ – ۱۹۱۱) (که به صورت «نی چو سو» هم نوشته میشود) در کره به دنیا آمد و در جوانی به ژاپن رفت. سونیچو علاوه بر هنرهای رزمی به مباحث فلسفی مثل «نیچیرن بودیسم» (عقاید روشنگری و اتحاد ذهن و جسم راهب نیچیرن)، علاقه فراواني داشت. در ژاپن او تمرین کاراته را زیر نظر «چوجون مییاگی» آغاز کرد. سالها بعد در سن ۳۹ سالگی به دان هشت دست یافت و «یاماگوچی» دوجوی معروفش را در دانشگاه «رزومیکن» جایی که اویاما آموزش میدید، باز کرد. «سونیچو» به واسطه بدن عضلانی و قوی که داشت، بسیار مورد توجه بود، با این وجود او بیشتر مردی عارف بود تا یک رزمیکار.
«سو» در کنار آموزش و تدریس، ساعاتی از روز را صرف «بودیسم»، پرورش روح، «مدیتیشن» و مناجات میکرد. با وجودی که او تنها دوازده سال بزرگتر از اویاما بود، ولی برای اویاما حکم پدری را داشت که فرزند را در مسیر درست هدایت میکند. اویاما تحت تاثیر «سونیچو»، دریافت آیندهاش در هنرهای رزمی است.
همینطور «سونیچو» بود که به اویاما سفارش کرد چند سالی را به ریاضت و تمرین در انزوا بگذراند و به کوهستان برود. «سو» که طرفدار اندیشههای «نیچیرن» به اویاما نشان داد؛ هنرهای رزمی و ذن در اصل غیرقابل تفکیک هستند. ذهن برتر باعث داشتن بدن قویتری میشود. نه تنها اویاما از نظریات اخلاق گرایانه و خردمندانه استاد «سو» استفاده زیادی کرد، بلکه سبک کیوکوشین نیز از آن تاثیر گرفت. «ماساهی کوکی مورا»، که بعدها قهرمان «جودو» شد و شاگرد اویاما در کیوکوشین بود، همراه با اویاما زیر نظر «سو» تمرین میکرد.
در پایان جنگ جهانی دوم، «سونیچو» بعد از اجرای قانون ننگین «کاپیتولاسیون» در ژاپن به کره بازگشت تا به پیشرفت کشورش کمک کند. او یک شهروند قابل احترام ژاپنی – کرهای شد. «سو» کاندیدای «کانکو کونیگان» (نمایندگی کره در ژاپن) و حتا به عنوان رییس آن مجمع انتخاب گردید. «سو» در سن هشتاد و پنج سالگی در توکیو، درگذشت.
0 دیدگاه