* @copyright Copyright (C) 2014 wpopal.com. All Rights Reserved. * @license GNU/GPL v2 or later http://www.gnu.org/licenses/gpl-2.0.html * * @website http://www.wpopal.com * @support http://www.wpopal.com/support/forum.html */?>
زوکی - مدیر ذهن

زوکی

زوکی

ضربه­ ساده­ «چودان­ زوکی» با چرخش سریع باسن، انتهای­ کمر، بالای ران‌ها، حول محور ستون فقرات آغاز می­شود. این چرخش بخشی از یک دایره است همان چرخ­ لنگر باسن(دایره­ اول). انرژی چرخشی تولیدی در این دایره توسط ستون فقرات به شانه‌­ها منتقل می­شود: (شانه­­ چپ جلو است و شانه­ راست عقب قرار دارد). عضلات دلتویید و ذوزنقه­‌ای شانه­ چپ را عقب کشیده، هم­زمان شانه­ راست را به جلو می‌اندازند (دایره­ دوم). حالت بدن باید صحیح و درست باشد در غیر این صورت ستون فقرات نمی­تواند، گشتاور نیرو را به شانه‌ها منتقل سازد. آرنج راست از محل «هکیته» در مداری منحنی متمایل به ­طرف بالا رو به جلو حرکت می­کند (دایره­ سوم). اگر عضلات بازو باز نشود و ساعد را در خطی مستقیم به جلو هدایت نکند و ساعد به مسیر فرضی‌اش ادامه دهد، مثل یک «آپرکات» در بوکس خواهد شد، ولی عضله­ پشت بازو (Tericeps) به کمک آرنج آمده – چون قصد داریم- مشت (زوکی) را مستقیم هدایت می­کند (دایره چهارم). در نهایت با باز شدن کامل بازو و رسیدن به هدف، مشت (زوکی) هنگام اصابت، در جا می­چرخد (دایره­ پنجم) و ضربه را وارد می­سازد.

بسیاری از مبتدیان هنگام زدن ضربه­ زوکی، با بیرون دادن آرنج از مسیر مستقیم، باعث تخریب منظومه­ چرخش‌های متوالی شده و سیر تکمیلی تولید نیرو را مختل نموده و نیروی مؤثری هنگام اصابت مشت ایجاد نمی­کنند. دقت کنید در این حالت (جدا شدن آرنج از زیر بغل) فضای خالی بغل، هدف مناسب و آسیب‌­پذیري برای ضربه­ حریفی هوشیار نیز خواهد بود. در شکل ­گیری زوکی، از پنج نوع چرخش (جذب مرکز وگریز از مرکز) استفاده­ علمی می­شود. نقش عضلات انتهای ­ران، سرینی، فیله‌­ها، شانه­‌ها، ذوزنقه­‌ای، بازو و ساعد در این­جا بسیار مهم و ارزشمند است.

اول از همه شانه­‌ها برای انتقال نیرو باید بچرخند، چرخش باسن(چرخ ­لنگر) چند عمل انجام می­دهد یکی از آن­ها کوچک ­کردن اهرم بازو بین نخاع و شانه و هم­چنین تنظيم کاسه­ شانه با جهت نیروست. اگر باسن نچرخد و هنگام زدن زوكي صاف باشد، درنتیجه کاسه­ شانه که شبیه به یک مفصل توپی شکل است، با جهت نیرو در یک خط قرار نخواهد گرفت و صرفا يك نيروي سطحي، بنا به قدرت بازوها، توليد مي­شود كه با فلسفه­ كاراته زمين تا آسمان فاصله دارد.

علاوه بر آن، گروه استخوان­‌هاي دورگردن هم­ مانند یک بازوی اهرم عمل می­کند و گشتاور نیروی قابل ملاحظه‌ای در ستون فقرات ايجاد می­نمایند، که هر دوی این­ نشانه‌­ها اتفاق خوبی نیستند. کشیدن زیاد شانه‌ها به طرف بیرون باعث یک اتصال سست با کاسه­ شانه می­گردد، عمق اضافه ایجاد می­کند که بايد ریسک تاکتیکی از دست دادن تعادل را پذیرفت. يكی از كارهایی که مشت زدن را موثر و کارآمد می­سازد آرنج چسبیده به بدن «هكيته» است. آرنج عكس ­العمل را به­ طور كامل باید عقب كشيد و از قسمت بالای بازو به­ عنوان یک اهرم مناسب برای تولید گشتاور نیروی بیش­تر استفاده نمود. (به درك این موضوع خوب توجه كنيد).

عامل دیگر افزایش نیرو، بالا بردن شتاب زوکی است. هرچه بتوانیم سرعت بیش­تری به حرکت مشت­ بدهیم نیروی زيادتری تولید خواهیم نمود. شتاب بیش­تر موجب سرعت بیش­تر مي­شود. حجم بدن (توده­ عضلانی)، به ­عنوان یک پارامتر مؤثر در ایجاد نیرو نقش اساسی دارد. چرخه­ دایره‌ها و توالی دقیق آن­ها در سیکل صحیح، نتیجه­ مطلوبی(ضربه­ مشت محکم­تری)، به ­بار می­آورد. نگه­داری و یادگیری چگونگی این ریتم، نیازمند زمان و تمرین مکرر است.

برای بالا بردن سرعت مشت، کار زیادی نمی­توان انجام داد به جز این­که مقداری حجم ماهیچه‌های خود را افزایش دهیم. برای بالا بردن سرعت، مقدار فاصله­ را چندان نمی­توان افزایش داد (مسیر حرکت زوکی محدود است). ­کسانی­ که «گوجو­ریو» يا كيوكوشين تمرین می­کنند، آرنج دست­ عكس­ العمل «هكيته» خود را بالاتر می­گیرند، و درنتیجه فاصله­ طولانی­تری ایجاد کرده كه سرعت مشت هم زیادتر می­گردد. اما این فاصله آن­قدر کوچک است که در عمل استفاده­ زیادی از آن نمي­توان برد. به ­علاوه هرچه آرنج بالاتر کشیده شود، چون ماهیچه‌ها منقبض­تر می­شوند، مقداری از فواید مکانیکی بازوی اهرم نیز از دست می­رود.

موضوع جالب توجه این­که وقتي پشت سرهم مشت می­زنیم، فشار قابل ­توجهی به­ طرف پایین وجود دارد (نيروي جاذبه) كه آرنج در برابر اين نيرو مقاومت مي­كند و ساعد را به­ بالا می­کشد. این عمل که هزینه­ ثابت « Overhead» نامیده می­شود، چیزی را به مشت­ زدن نمی­‌افزاید اما به انرژی بسیار زیادی نیاز دارد و نمی­توان از آن اجتناب کرد. زیرا هرچه سرعت­ زوکی زيادتر می­شود، مجبوريم انرژي بیش­تري هم صرف كنيم كه هیچ نتیجه و بازده جز خستگی ندارد.

موضوع حائز اهمیت دیگر وزن است. کاراته­ کا هرچه سنگین­تر باشد، نیرویش زيادتر است (البته منظور آدم خیلی چاق نیست). ساعدهاي بزرگ­تر هم عملكرد بهتري دارند، چون حجم بیش­تری از نیرو را فراهم می­آورند. عامل دیگری که در این میان نقش دارد، ماهیچه‌ها می­باشند. توده حجيم و متناسب عضلاني به­ طور قطع در توليد یک زوکی قوی نقش موثری بازي مي­كند (ممكن است در سرعت مشت تاثير چنداني نداشته باشد، ولي به هرحال باید آن را به عنوان يك پارامتر مهم به ­حساب آورد).

همان­گونه که گفته شد هر عمل، یک عكس­‌العمل دارد و در این­جا موضوع به ­خوبی مشهود است. با پرتاب بازوي راست به ­جلو، بازوی چپ را به عقب کشیده و در مقابل شانه­ چپ قرار مي­دهیم. (يعني نیروها موافق و مخالف هستند). اما موضوع به این شکل خاتمه نمی‌یابد. شانه‌ها احتیاج به حفاظت و استحكام دارند، آن­ها نياز به بدنی دارند که در مقابل فشار و کشش مقاومت کند،  همين‌طور ستون­ فقراتی استوار که بر روي عضلات سريني و لگن خاصره‌ای قوي متكي باشد. و پاهايي قدرتمند كه خود نیز به ­وسیله­ کف پاها و انگشتان بر زمین قرار گیرند.

هر تکنیکی مثل زوكي از انگشت شصت پا تا بالا، نياز به هماهنگي و وحدت يكپارچه تمام این عناصر دارد. همه­ این اعضا باید قوی و نیرومند، نرم و انعطاف ­پذیر، و در عين حال محکم و سخت باشند تا نقش خود را به ­خوبي ایفا نمایند. در این­صورت است که مشکلی پیش نخواهد آمد.

این نوشته را به اشتراک بگذارید!

درباره نویسنده: افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی (دکتری روانشناسی ورزش) مربی و مدرس کهنه‌کار کاراته (سایکو شی‌هان - رنشی)، نویسنده و پژوهشگر مسایل اجتماعی - روانشناختی - ورزشی (هنرهای رزمی) - مشاور - سخنران - مربی مهارتهای زندگی.

0 دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی شود.