بیشتر سبکهای کاراته از اصول پایه یکسانی استفاده میکنند مثل؛ درجه بندی، کمربند، لباس سفید (دوگی)، احترام (اوس)، ایستادنها (داچی) ضربات، دفاع و…. ولی تفاوت آنها با یکدیگر در چگونگی به کارگیری این اصول میباشد. اصولا سبکهای کاراته را به دو دسته کنترلی و غیرکنترلی تقسیم بندی میکنند. ریشه پیدایش سبکهای کاراته در اصل، تقریبا یکی بوده است. در بررسیهای امروزی معمولا هسته اولیه فنون رزمی را در چین و به دو دسته شمالی و جنوبی تقسیم بندی کردهاند، سرزمینهای جنوب چین سرشار از رودخانه، کشتزارهای برنج و مناطق باتلاقی بوده است و بیشتر رفت و آمدها و جابهجایی افراد توسط قایق و بلم صورت میگرفته در حالی که تا کمر در آب بودهاند، فعالیت میکردند. ازاینرو بیشتر مبارزات رزمی که در جنوب چین شکل میگرفت، تکیه اصلیشان حرکات بالاتنه، تکنیکهای دست با استقرارهای محکم و با ثبات بوده و تحرک و جابهجایی و حرکات پا کمتر مشاهده میشد.
اما در بخشهای شمالی که مشتمل بر کوهپایهها و مناطق کوهستانی بوده، مردم غالبا پیاده و یا سوار بر اسب رفت و آمد میکردهاند. لذا سبکهای رزمی که در این مناطق شکل گرفتهاند بیشتر با تکیه بر حرکات پا، جابهجاییهای سریع و پرش و هماهنگی کامل دست و پا به وجود آمدهاند. ریشه همه سبکهای کاراته به همین دو بر میگردد. امروزه در اشکال جدید سبکهای کاراته، نشانهها و گرایشهایی به هر دو شاخه شمالی و جنوبی و یا با درصدهایی متفاوت از هر کدام میبینیم و یا ترکیبی از هر دو شیوه پیدا میشود. اساتید بزرگ با الهام گرفتن از هر دو و با نگاهی دقیقتر به یکی از آنها، سبک خودشان را ابداع و پایهگذاری کردهاند.
جدا از روشهای رزمی چینی، کاراته در اوکیناوای ژاپن شکل گرفت. از کاراته اوکیناوایی سه گروه اصلی شوریته، ناهاته و توماریته به وجود آمدند. سرآمد دسته شوریته سبک شوتوکان به رهبری استاد گیچین فوناکوشی است و از ناهاته سبک گوجوریو به رهبری استاد میاگی و از توماریته، سبک شیتوریو به رهبری استاد مابونی به وجود آمد. این قضیه به سالهای قبل از جنگ جهانی دوم باز میگردد. در پنجاه سال اخیر سبکهای گوناگون و متفاوتی با نگرشهای دیگر از دل این سه سبک اصلی پیدا شدهاند. که این امر، خود، نشان دهنده بالندگی و تحول فکری اساتید بزرگ کاراته است.
همه فنون کاراته بر مبنای اصول علمی استوار است. یعنی؛ با دقت نظر و مطالعه و تحقیق و رفع نواقض هر فن اصلاح و تکمیل گردیده و در طول سالیان متمادی و مطابقت با روشهای علمی، شیوه امروزین به دست آمده است. در تجربه و عمل ثابت شده کسانی که به ورزش کاراته روی میآورند بعد از چند سال چنان شخصیتی والا و ارزشمند پیدا میکنند که در حالت عادی انتظار چنین پیشرفتهایی از آنان، نمیرفته است. دستیابی به شرایط ویژه معنوی و روانی کاراته، مستلزم احاطه بر تواناییهای فیزیکی و جسمی است یعنی میباید با ممارست و پیگیری مداوم، اندامهای بدن را به گونهای پرورش و رشد داد تا امکان یادگیری فنون و تکنیکهای پیچیده کاراته، فراهم شود.
البته هر چند گاه هم استادی با دیدی کارشناسانه و ارایه نظری تازه در باب یک یا چند حرکت با تکیه بر مفاهیم علمی کاراته را متحول نموده است. گاراته اشاره به این دارد که انسان با غلبه فیزیکی بر اندامهای جسمش و دستیابی به یک قدرت فنی و توان بدنی فوقالعاده، باید به اعتلای روح و روان و ابعاد معنوی خود بپردازد تا به نهایت حقیقت (کمال) برسد. چون کلیه اصول کاراته دارای منطق علمی است، پس یادگیری و آموزش آن هم باید بر اساس روشهای علمی و ریاضی و تربیت بدنی صورت گیرد، تا بهترین بازدهی و کارایی حاصل شود.
این زایش پیوسته سبکهای جدید، نشان از بالا بودن ظرفیتهای نهادی در کاراته دارد که مطابق با رشد فکری و اجتماعی بشر، در کاراته نیز ایدهها و نظریات جدیدی بر پایه تفکر و اندیشه انسانهای شایسته و صالح شکل گرفته و موجب گردیده تا سبکهای متنوع و جدید به وجود آیند.
0 دیدگاه