هركدام از موارد بالا تفاوت ها و شباهت هايى دارند. نقاط مشتركى داشته و در زمينه هايى با يكديگر متفاوتند. همه آنها ممكن است زير يك مجموعه كلى، نظام يابند; ولى قطعاً اختلاف هاى زيادى باهم دارند. مثل پزشكان، آيا يك جراح قلب مىتواند مغز را عمل كند؟ همه جراحان، پزشك هستند ولى رشته هاى تخصصى آنان تفاوتهايى نهادى و عميق دارد. در هر چهار مورد بالا به نوعى با شخص يا اشخاص ديگر (حريف) رودررو مىشويد; ولى ماهيت و چگونگى هركدام از اين رويارويى ها، با ديگرى متفاوت است.
در دفاع شخصى، فرد در برابر حريف، صرفاً از خود دفاع كرده و قصد نجات جانش را دارد. در مبارزه، فرد در برابر حريف براى گرفتن امتياز و برترى مىرزمد. در زد وخورد، فرد، نيت ترساندن حريف را دارد، تا بتواند تعدى و تجاوز كند و در جنگ تن به تن هدف از پاى درآوردن حريف به هر قيمتى براى اثبات برترى است.
يكى از عوامل خيلى مهم و تعيين كننده در رويارويى، روحيه فرد مهاجم و مدافع است. همان عاملى كه در جبهه هاى جنگ، بعد از سازوبرگ نظامى، دومين علت پيروزى يا شكست خواهد بود.
نقاط اشتراك چهار گروه فوق:
۱- هر چهار مورد نيازمند حضور دو طرف براى آغاز درگيرى هستند.
۲- غالبا يك طرف، پيروز ميدان خواهد بود.
۳- خشونت به نسبت هاى متفاوت در همه آنها جارى است.
برخی از تفاوت آنها عبارتند از: ابزارهاى مورد استفاده، اهداف و…
مهاجم، اگر داراى روحيه اى خشن و ذاتى درنده و وحشى باشد، رويارويى با او دشوار است; ولى، اگر دودل و بزدل باشد و از روى ترس، دست به حمله زند عنصر خطرناكى است در اولى او نمىترسد و خشن است ولى در دومى خشم اش زاييده ترس است.
خيلى از عوامل درنتيجه درگيرى، نقش بازى مىكنند به برخى از آنها اشاره مىشود:
– حريف، ناشى باشد و ترسو
– حريف، ناشى باشد و خشن
– حريف، حرف هاى باشد با هدف
– حريف، حرف هاى باشد بى هدف
حضور در صحنه، عامل مشترك هر چهار مورد بالاست. در صورت قرار گرفتن در هر يك از موارد نامبرده، شما تصميم به حضور داشتن يا نداشتن مىگيريد. نكته مهم همين جاست:
اول: ماندن به معناى آغاز ماجراست.
دوم: رفتن. درهمه چهار مورد بالا مىتوانيد با صرف نظر كردن از ماندن و ترك محل، كل صورت مساله را پاك كنيد.
سوم: حضور به معناى روبرو شدن با حريفى مقتدر، حرفه اى، متخاصم و دشمن است.
چهارم: حريفان شما در وضعيت هاى بالا همگى حرفه اى بوده و از قوانين نانوشته عُرفى خودشان پيروى مىكنند و بازى را خوب بلدند. درصورتى كه شما در برابر تجربه آنها تازه كار هستيد.
هنگام رويداد هر واقعه اى، عوامل متعددى دخيل هستند، از جمله خود قربانى نيز يكى از علل آن محسوب مىگردد. در تقابل شكارچى و شكار، آن كه هوشيارتر و داناتر باشد، قطعاً برترى و پيروزى نصيب او خواهد شد. بدبيارى، وقوع حتمى، مسئوليت پذيرى، سه گونه برخورد با حوادث است:
۱) آن را بدبيارى محسوب كرده و تقصير را به گردن اين و آن مىاندازيم
۲) در اثر جاهليت و نداشتن آگاهى به سادگى در دام مىافتيم
۳) با هوشيارى و قبول مسئوليت، عاقلانه از بروز حادثه جلوگيرى مىنماييم
هوشيار باشيد; از صحنه خارج شويد; به نداى احساس شوم خود گوش دهيد. به هنگام وقوع هر ناهنجارى اجتماعى، نمى توان از حق و حقوق انسانى و ارزش و شأن اخلاقى گفتگو كرد. زشتى و پليدى، ارتباطى با شفقت و انسانيت ندارد. در مقابل يك جانى، كسى كه نيت و قصد پليد و شوم دارد، صحبت كردن از قبيح بودن كار وى و سعى در باز داشتن وى از طرق اخلاقى، عمل بيهوده اى است. در برابر يك سگ وحشى كه به طرف شما در حال دويدن است، نمىتوانيد بر جاى مانده و به حيوان بگوييد اين حق من است كه اينجا ايستاده ام! بايد فرار كنيد. از ابتدا نبايد در مسير حركت و محدوده او وارد شويد.
در مورد خلافكاران نيز قصه بر همين منوال است. ناهنجارى، ناهنجارى است; ضد ارزش و ضد اصول اخلاقى است. با تكيه بر اصول اخلاقى و انسانى نمىتوان در برابر خصم پليد، ايستادگى كرد و يا او را به راه راست هدايت نمود. موضوع شرافت و حيثيت در ميان است. يا بايد به ميدان جنگ نرفت يا با تجهيزات كافى، حداقل در حد و اندازه طرف مقابل وارد كارزار گرديد. بدترين نوع مقابله با مهاجم، ايستادگى، پافشارى، بحث، جدل، مشاجره و به اصطلاح، دفاع از خود، در مقابل جانى متجاوز است.
تعصب، غرور كاذب، يكدندگى، خودپسندى و… از عوامل اصلىِ روانى، در يك درگيرى (حال از هر نوع) هستند كه غالباً با شرافت، غرورمثبت، شجاعت و اعتماد به نفس اشتباه گرفته مىشوند. دفاع شخصى، موضوعى به مراتب فراتر از درگيرى فيزيكى و خشونت است. در اين مقوله، خيلى قبل از پديدار شدن خشونت، بايد از رشد ريشه ها و ساقه هاى خشونت، جلوگيرى نماييد. ضرب المثلى قديمى مى گويد: سوءظن داشتن بهتر از مردن است
دفاع شخصی گوشمالی، پیروزی، انتقام یا تنبیه کسانی که به شما آسیب رسانده اند، نیست. چنین انگیزه هایی همان نیت فرد مهاجم است. دفاع شخصی یعنی حمله ای را بصورت مؤثر، سریع و با حداقل خطر به پایان ببریم. اگر انگیزه ای غیر از این داشته باشید در حقیقت از خود دفاع نمیکنید، بلکه درحال مبارزه میباشید و درست به اندازه مهاجم در انجام عمل ناشایست خلاف گناهکار هستید، زیرا عملکرد هردوی شما براساس انگیزه های خودخواهانه میباشد.
دفاع شخصی مهارتی «اختصاصی» نیست که بتوان آن را تنها در یک زمینه خاص مورد استفاده قرار داد. دفاع شخصی خود قسمتی از یک مجموعه بسیار بزرگتر از «مهارت های زندگی» میباشد. مهارت های زندگی شامل؛ استعدادها و توانایی هایی هستند که هر روزه به روش های بیشماری مورد استفاده قرار میگیرند و چون اساس «مهارت های انسانی» به شمار میآیند، کیفیت زندگی انسان را بهبود میبخشد.
با استفاده از این مهارت ها، خود را در کشمکش و تعارض بسیار کمتری خواهید یافت، محبوبتر خواهید شد، کار کردن آسانتر میگردد و با مردم به میزان بیشتری کنار خواهید آمد. همه دفاع شخصی چیزی جز کسب این مجموعه مهارت های مشترک و به کارگیری آنها در زمینه ای با تفاوت اندک، نمیباشد. این مهارت ها با اندکی پیچش، به میزان زیادی مشابه هستند. اگر این مهارت ها را به طور مناسبی به کار گیرید، دیگر هیچگاه مجبور نخواهید شد که از نیروی فیزیکی برای حفاظت از خود استفاده نمایید. زیرا یاد خواهید گرفت که خود را از موقعیت هایی که احتمال بروز خشونت در آنها وجود دارد، دور نگاه دارید.
دفاع شخصی هنر تعامل با متجاوزان، افراد سودجو، ناسازگار یا بد زبان میباشد. همانگونه که میدانیم این افراد میتوانند در محیط های گوناگون زندگی: در خیابان ها، در اداره، محل کار، خانه حتی در ارتباطات عمیق و صمیمانه یافت شوند. در نتیجه هنگامی که از واژه دفاع شخصی استفاده میکنیم، منظور از دفاع در برابر شخصی که قصد سرقت، حمله، قتل، تجاوز دارد، نیست. با این حال این واقعیت را نباید فراموش نمود که ممکن است مجبور به رویارویی با خشونت های فیزیکی نیز بشویم.
واژه های؛ دفاع شخصی، حمله، آسیب با قصد قبلی، قتل با نیت قبلی، قتل عمد، قتل غیرعمد، زد وخورد و… از نظر حقوقی کاملا تعریف شده میباشند. ولی در بسیاری از سبک های هنرهای رزمی تکنیک هایی را آموزش میدهند که دفاع شخصی نیستند، و درواقع ماهیتی خصمانه و تجاوزکارانه دارند. در این سبک ها اغلب تکنیک های کُشنده به عنوان حرکات دفاعی توجیه میشوند. اگر واقعگرایانه، به موضوع بنگریم چقدر احتمال دارد بدون تبعات قانونی اقدام به قتل و کشتن دیگران نمود، حتی در جنگ هم قوانین جنگی وجود دارد.
0 دیدگاه