* @copyright Copyright (C) 2014 wpopal.com. All Rights Reserved. * @license GNU/GPL v2 or later http://www.gnu.org/licenses/gpl-2.0.html * * @website http://www.wpopal.com * @support http://www.wpopal.com/support/forum.html */?>
دفاع شخصى، زد و خورد، مبارزه و جنگ - مدیر ذهن

دفاع شخصى، زد و خورد، مبارزه و جنگ

هركدام از موارد بالا تفاوت­ ها و شباهت­ هايى دارند. نقاط مشتركى داشته و در زمينه ­هايى با يكديگر متفاوتند. همه­ آن­ها ممكن است زير يك مجموعه­ كلى، نظام يابند; ولى قطعاً اختلاف­ هاى زيادى باهم دارند. مثل پزشكان، آيا يك جراح قلب مى­تواند مغز را عمل كند؟ همه­ جراحان، پزشك هستند ولى رشته­ هاى تخصصى آنان تفاوت­هايى نهادى و عميق دارد. در هر چهار مورد بالا به­ نوعى با شخص يا اشخاص ديگر (حريف) رودررو مى­شويد; ولى ماهيت و چگونگى هركدام از اين رويارويى ­ها، با ديگرى متفاوت است.

در دفاع شخصى، فرد در برابر حريف، صرفاً از خود دفاع كرده و قصد نجات جان­ش را دارد. در مبارزه، فرد در برابر حريف براى گرفتن امتياز و برترى مى­رزمد. در زد وخورد، فرد، نيت ترساندن حريف را دارد، تا بتواند تعدى و تجاوز كند و در جنگ تن به تن هدف از پاى درآوردن حريف به هر قيمتى براى اثبات برترى است.

يكى از عوامل خيلى مهم و تعيين كننده در رويارويى، روحيه­ فرد مهاجم و مدافع است. همان عاملى كه در جبهه ­هاى جنگ، بعد از سازوبرگ نظامى، دومين علت پيروزى يا شكست خواهد بود.

نقاط اشتراك چهار گروه فوق:

­۱- هر چهار مورد نيازمند حضور دو طرف براى آغاز درگيرى هستند.

۲- غالبا يك طرف، پيروز ميدان خواهد بود.

۳- خشونت به نسبت­ هاى متفاوت در همه­ آن­ها جارى است.

برخی از تفاوت آن­ها عبارتند از: ابزارهاى مورد استفاده، اهداف و…

مهاجم، اگر داراى روحيه­ اى خشن و ذاتى درنده و وحشى باشد، رويارويى با او دشوار است; ولى، اگر دودل و بزدل باشد و از روى ترس، دست به حمله زند عنصر خطرناكى است در اولى او نمى­ترسد و خشن است ولى در دومى خشم­ اش زاييده­ ترس است.

خيلى از عوامل درنتيجه درگيرى، نقش بازى مى­كنند به برخى از آن­ها اشاره مى­شود:

– حريف، ناشى باشد و ترسو

– حريف، ناشى باشد و خشن

– حريف، حرف ه­اى باشد با هدف

– حريف، حرف ه­اى باشد بى ­هدف

حضور در صحنه، عامل مشترك هر چهار مورد بالاست. در صورت قرار گرفتن در هر يك از موارد نامبرده، شما تصميم به حضور داشتن يا نداشتن مى­گيريد. نكته­ مهم همين جاست:

اول: ماندن به معناى آغاز ماجراست.

دوم: رفتن. درهمه­ چهار مورد بالا مى­توانيد با صرف نظر كردن از ماندن و ترك محل، كل صورت مساله را پاك كنيد.

سوم: حضور به معناى روبرو شدن با حريفى مقتدر، حرفه­ اى، متخاصم و دشمن است.

چهارم: حريفان شما در وضعيت­ هاى بالا همگى حرفه­ اى بوده و از قوانين نانوشته­ عُرفى خودشان پيروى مى­كنند و بازى را خوب بلدند. درصورتى­ كه شما در برابر تجربه­ آن­ها تازه­ كار هستيد.

هنگام رويداد هر واقعه­ اى، عوامل متعددى دخيل هستند، از جمله خود قربانى نيز يكى از علل آن محسوب مى­گردد. در تقابل شكارچى و شكار، آن كه هوشيارتر و داناتر باشد، قطعاً برترى و پيروزى نصيب او خواهد شد. بدبيارى، وقوع حتمى، مسئوليت پذيرى، سه گونه برخورد با حوادث است:

۱) آن را بدبيارى محسوب كرده و تقصير را به گردن اين و آن مى­اندازيم

۲) در اثر جاهليت و نداشتن آگاهى به سادگى در دام مى­افتيم

۳) با هوشيارى و قبول مسئوليت، عاقلانه از بروز حادثه جلوگيرى مى­نماييم

هوشيار باشيد; از صحنه خارج شويد; به نداى احساس شوم خود گوش دهيد. به هنگام وقوع هر ناهنجارى اجتماعى، نمى توان از حق و حقوق انسانى و ارزش و شأن اخلاقى گفتگو كرد. زشتى و پليدى، ارتباطى با شفقت و انسانيت ندارد. در مقابل يك جانى، كسى كه نيت و قصد پليد و شوم دارد، صحبت كردن از قبيح بودن كار وى و سعى در باز داشتن وى از طرق اخلاقى، عمل بيهوده­ اى است. در برابر يك سگ وحشى كه به طرف شما در حال دويدن است، نمى­توانيد بر جاى مانده و به حيوان بگوييد اين حق من است كه اين­جا ايستاده­ ام! بايد فرار كنيد. از ابتدا نبايد در مسير حركت و محدوده­ او وارد شويد.

در مورد خلافكاران نيز قصه بر همين منوال است. ناهنجارى، ناهنجارى است; ضد ارزش و ضد اصول اخلاقى است. با تكيه بر اصول اخلاقى و انسانى نمى­توان در برابر خصم پليد، ايستادگى كرد و يا او را به راه راست هدايت نمود. موضوع شرافت و حيثيت در ميان است. يا بايد به ميدان جنگ نرفت يا با تجهيزات كافى، حداقل در حد و اندازه­ طرف مقابل وارد كارزار گرديد. بدترين نوع مقابله با مهاجم، ايستادگى، پافشارى، بحث، جدل، مشاجره و به اصطلاح، دفاع از خود، در مقابل جانى متجاوز است.

تعصب، غرور كاذب، يك­دندگى، خودپسندى و… از عوامل اصلىِ روانى، در يك درگيرى (حال از هر نوع) هستند كه غالباً با شرافت، غرورمثبت، شجاعت و اعتماد به­ نفس اشتباه گرفته مى­شوند. دفاع شخصى، موضوعى به مراتب فراتر از درگيرى فيزيكى و خشونت است. در اين مقوله، خيلى قبل از پديدار شدن خشونت، بايد از رشد ريشه­ ها و ساقه­ هاى خشونت، جلوگيرى نماييد. ضرب المثلى قديمى مى گويد: سوءظن داشتن بهتر از مردن است

دفاع شخصی گوشمالی، پیروزی، انتقام یا تنبیه کسانی که به شما آسیب رسانده ­اند، نیست. چنین انگیزه­ هایی همان نیت فرد مهاجم است. دفاع شخصی یعنی حمله ­ای را بصورت مؤثر، سریع و با حداقل خطر به پایان ببریم. اگر انگیزه ­ای غیر از این داشته باشید در حقیقت از خود دفاع نمی­کنید، بلکه درحال مبارزه می­باشید و درست به اندازه­ مهاجم در انجام عمل ناشایست خلاف گناهکار هستید، زیرا عملکرد هردوی شما براساس انگیزه­ های خودخواهانه­ می­باشد.

دفاع شخصی مهارتی «اختصاصی» نیست که بتوان آن را تنها در یک زمینه­ خاص مورد استفاده قرار داد. دفاع شخصی خود قسمتی از یک مجموعه­ بسیار بزرگتر از «مهارت­ های زندگی» می­باشد. مهارت­ های زندگی شامل؛ استعدادها و توانایی­ هایی هستند که هر روزه به روش­ های بی­شماری مورد استفاده قرار می­گیرند و چون اساس «مهارت­ های انسانی» به­ شمار می­آیند، کیفیت زندگی انسان را بهبود می­بخشد.

با استفاده از این مهارت­ ها، خود را در کشمکش و تعارض بسیار کمتری خواهید یافت، محبوبتر خواهید شد، کار کردن آسان­تر می­گردد و با مردم به میزان بیش­تری کنار خواهید آمد. همه­ دفاع شخصی چیزی جز کسب این مجموعه مهارت­ های مشترک و به­ کارگیری آن­ها در زمینه­ ای با تفاوت اندک، نمی­باشد. این مهارت­ ها با اندکی پیچش، به میزان زیادی مشابه هستند. اگر این مهارت­ ها را به ­طور مناسبی به­ کار گیرید، دیگر هیچ­گاه مجبور نخواهید شد که از نیروی فیزیکی برای حفاظت از خود استفاده نمایید. زیرا یاد خواهید گرفت که خود را از موقعیت­ هایی که احتمال بروز خشونت در آن­ها وجود دارد، دور نگاه دارید.

دفاع شخصی هنر تعامل با متجاوزان، افراد سودجو، ناسازگار یا بد زبان می­باشد. همان­گونه که می­دانیم این افراد می­توانند در محیط­ های گوناگون زندگی: در خیابان­ ها، در اداره­، محل کار، خانه حتی در ارتباطات عمیق و صمیمانه یافت شوند. در نتیجه هنگامی­ که از واژه دفاع شخصی استفاده می­کنیم، منظور از دفاع در برابر شخصی که قصد سرقت، حمله، قتل، تجاوز دارد، نیست. با این ­حال این واقعیت را نباید فراموش نمود که ممکن است مجبور به رویارویی با خشونت­ های فیزیکی نیز بشویم.

واژه­ های؛ دفاع شخصی، حمله، آسیب با قصد قبلی، قتل با نیت قبلی، قتل عمد، قتل غیرعمد، زد وخورد و… از نظر حقوقی کاملا تعریف شده می­باشند. ولی در بسیاری از سبک­ های هنرهای­ رزمی تکنیک­ هایی را آموزش می­دهند که دفاع شخصی نیستند، و درواقع ماهیتی خصمانه و تجاوزکارانه دارند. در این سبک­ ها اغلب تکنیک­ های کُشنده­ به­ عنوان حرکات دفاعی توجیه می­شوند. اگر واقع­گرایانه، به موضوع بنگریم چقدر احتمال دارد بدون تبعات قانونی اقدام به قتل و کشتن دیگران نمود، حتی در جنگ هم قوانین جنگی وجود دارد.

این نوشته را به اشتراک بگذارید!

درباره نویسنده: افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی (دکتری روانشناسی ورزش) مربی و مدرس کهنه‌کار کاراته (سایکو شی‌هان - رنشی)، نویسنده و پژوهشگر مسایل اجتماعی - روانشناختی - ورزشی (هنرهای رزمی) - مشاور - سخنران - مربی مهارتهای زندگی.

0 دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی شود.