کتاب مبارزان بی سلاح، مدیر ذهن

کتاب مبارزان بی‌سلاح

4.00 out of 5 based on 1 customer rating
(دیدگاه کاربر 1)

30,000 تومان

دسترسی: موجود

این کتاب اولین کتابی است که منحصراٌ به شرح زندگی استادان اوکیناوا می پردازد. با مطالعه ی داستانهای آن درک می کنید که چگونه این جماعت توانستند فنون رزمی را با این شگفتی وحیرت به یادگیری بپردازند و به قالب طبقه بندی شده ای در بیاورند.

Product Description

پیشگفتار

ریچارد کیم به احتمال قوی یکی از بامعلومات ترین افراد در رشته ی هنرهای رزمی است. او این مقام و شهرت را پس ازاستادان سرشناس در سراسر جهان بدست آورده است. وی از دیرباز ، یعنی از سال ۱۹۲۶ اصول مقدماتی جودو را از استاد کانه کو فرا گرفت و بر آن تسلط یافت. تقریباٌ همان موقع بود که شالوده و اساس کاراته را از استاد آراکاکی ( یکی از شاگردان یابوکنتسو ) فراگرفت

در سال ۱۹۳۳ کیم به هانولولو رفت تا زیر نظر استاد تاچی بانا دانش و معلومات خود را در کاراته گسترش داد . دو سال بعد، از دبیرستان فارغ التحصیل شد تا آموخته ها و مطالعات خویش را در زمینه کاراته وسعت بیشتری بدهد این امر تنها پس از دو سال در دانشگاه هاوایی امکانپذیر شد. ولی متاسفانه با ذوق و سلیقه ی وی سازگاری نداشت.

در شانگهای، یک راهب تائوئیست به نام چائوسولای، فنون شورینجی ریو کنپو را به کیم آموخت. بدین وسیله و به سبب دوستی و همنشینی با یکی از شاگردان نزدیک کوتارویوشیدا، موفق به ورود به بوتوکوکای ژاپن شد.

پس از پایان جنگ، کیم به شوق کسب معلومات بیشتر در رشته ی هنرهای رزمی، دائماً به آمریکا و ژاپن سفر کرد تا سرانجام در سال ۱۹۵۹ برای همیشه در سان فرانسیسکوی کالیفرنیا اقامت گزید.

در خلال جنگ، با اشخاص برجسته ای چون گوگن یاماگوچی، به مطالعه و تحقیق ادامه داد و آنقدر پیشرفت کرد که هیروسه کینجو، لقب دایرة المعارف متحرک کاراته را به او داد.

ریچاردکیم پس از نقل مکان به سان فرانسیسکو، به سفر و مطالعه ی خویش ادامه داد. در سال ۱۹۷۳، جایزه ی استاد کاراته سال مجله بلک بلت را به خود اختصاص دا. علاوه بر اینها، به نوشتن مقاله در یکی از ستونهای مجله ی رزمی کاراته ایلستریتد مشغول است.

کتاب حاضر، یکی از معدود کتابهایی است که درباره ی تاریخ کاراته و چگونگی پیدایش آن از موطن اصلی خود یعنی اوکیناوا، به رشته ی تحریر در آمده است.

یارا

یارا اهل روستای چاتان بود. در ۱۲ سالگی خانه ی پدریش را ترک کرد و برای اولین بارسالهای دور از خانه را تجربه کرد. یارا پسر بچه ای بیش نبود، با رنج و سختی زندگی را شروع کرد زیرا علاوه برکسب مهارت در فنون رزمی یک زبان جدید را نیز باید می آموخت.

عموی یارا بازرگان بود، پس از گفتگویی طولانی پدر و مادر او را متقاعد کرد که پسر کوچکشان مثل یک گاو نر قوی و پرزور است و قدرت و توانایی دارد که در فنون رزمی به مدارج بالایی برسد و با این نتیجه او را به کشور چین فرستادند.

یارا در کشور چین نزد استاد وونگ چونگ یو به آموزش فنون رزمی پرداخت و روح او با نظم و انضباطی خاص عجین شدو به تدریج هم در آموزش و پرورش به تحصیل مشغول شد و هنر رزمی آموخت و کم کم به یک هنرمند تبدیل شد.

یارا کرد جوانی شد شجاع، دلیر و با رشادت، محتاط و با ملاحظه چندی بعد با شیروما آشنا شد او اهل هاماهیگا بود و می خواست یکی از شاگردان یارا شود او گفت : من از جزیره آمده ام تا شاگردی شما را بکنم

یارا شاگردان بسیار زیادی را آموزش داد بخش عمده ای از زندگی یارا وقف هنرهای رزمی شد و الباقی عمرش را خطاطی و کار ترجمه انجام داد او با شایستگی فنون چاتان یارا بوکاتا و چاتان یارا سای کاتا را که خودش در اختیار همگان قرار داده بود در کلاس به شاگردانش آموزش می داد.

کاراته ساکوگاوا

کاراته در صورتی که امروزه رایج است را دلایل متعددی مرهون زحمات مردی موسوم به کاراته ساکوگاوا است. از میان این دلایل کاتای کوشانکو، کاتای ساکوگاوابو و دوجوکن یا قوانین دوجو را باید برشمرد. ساکوگاوا ۵ ماه مارس ۱۷۳۳ در شوروی واقع در اوکیناوا متولد شد و در ۱۷ اوت ۱۸۱۵ در گذشت. هنگامی که ۱۷ سال داشت،پیش از مرگش به پسرش گفت : پسرم، خوب به من نگاه کن. از تو می خواهم یک قولی بدهی، فنون رزمی را بیاموز و مثل پدرت نباش. هرگز به خودت اجازه نده مایه ی تمسخر و تحقیر ولگردهای خیابانی شوی.

ساکوگاوا پس از مرگ پدرش به جستجوی هنرمندی برای هنرهای رزمی گشت. تا سرانجام راهبی را یافت به نام تاکاهاراپیچین در نزدیکی روستای آکاتا به دیدن ایشان رفت و درباره ی مرگ پدرش برای او گفت. تاکاهارا خوب گوش داد و بعد گفت رزمی کاری نیست که بتوانی در عرض چند ماه یا سال آموزش ببینی باید عمری ریاضت بکشی توانش را داری درسی است که تا پایان عمر ادامه داردو مفهوم فلسفی آن مبتنی براصول  دو ( راه وروش زندگی) هو ( قانون یا اجرای کاتا ) و کاتسو ( کاربرد کاتا در مبارزه ) است.

بهترین شاگردان کاراته ساکوگاوا یعنی ” سه تفنگدار” معروف در حال گردش در کوهساران حومه ی شهر بودند که سایه ی بزرگی را که سر راهشان قد علم کرده بود را دیدند. آنها مرد تنومندی را که لباسهایی از شانه هایش آویزان و به صورت غریزی به آنان گفت :ایست. سه کرد تفنگدار به او گفتند این تو هستی که آشوب در شهر درست می کنی تسلیم شو.آن مرد ژولیده اوشیماکوریو نام داشت گفت من زمانی به کسی تسلیم می شوم که از آن شخص شکست خورده باشم این لباس ها را می بینید مال افرادی مانند شما ها بود که احسااس استادی می کردند.

هر سه تفنگدار تک تک شروع به مبارزه کردند تا بالاخره اوشیماکوریو را شکست دادند بعد از شکست گفت : وقت آن رسیده که خودم را بازنشست بکنم و از کار رزمی کنار بکشم خوشحالم که مردانی چون شما جای مرا می گیرند و از مردانی چون شما شکست خوردم که برمقدمات و اصول تسلط کامل داشتند تمام حریفان سابفم متخصص بودند. همه باهوش و زرنگ بودند. اما هوش و ذکاوت به تنهایی کافی نیست.

ساکوگاوا نوکن و دیگران

کاراته اوکیناوا، در زمان حکومت سلسله ی مینگ (۱۳۶۸-۱۶۴۴ ) ، تحت تاثیر زیادی قرار گرفت. زیرا در این زمان هنر بو تصحیح و اصلاح شد و در دسترس ما قرار گرفت. در زبان چینی لغب برابربا بو ، کن است و هنوز هم برای توضیح و تشریح بوکاتا مورد استفاده قرار می گیرد. مثلاً : ساکوگاوانوکن یعنی ساکوگاوا بوکاتا.

مردم اوکیناوا و ژاپنیها انواع مختلف چوب و بلوط و آهن رابرای ساختن بو به کار می بردند . مانند : کاشیواگی بو یا چوب بلوط مغولستانی ، کاشیکی بو یا چوب بلوط ( سرخ یا سفید ) ، کانابو، کوروگانه بو، تتسونوبو یا آهن، کونوگی نوبو یا چوب بلوط کرم ابریشم.

کاراته ساکوگاوا در اوکیناوا به دنیا آمد. به چین رفت و هنر خود را اصلاح کرد و ساکوگاوانوکن را برای ما به یادگار گذاشت. او بنابر سنت چینی یک معلم واقعی بود راز کاتاهای خود را مخفی نگاه می داشت و هرگز آنها را به کسی نمی آموخت مگر آنکه احساس می کرد آن شخص می تواند جانشین او شود.

“بوشی “ماتسومورا

تنها کمی بعد از آنکه ناپلئون بناپارت، ملل اروپا را با زور تحت فشار قرار داده بود، سوفوکوماتسومورا نیز در آن سوی جهان برای آنکه ترتیبی دهد که پسرش در رشته ی فنون رزمی به تحصیل بپردازد، دست به دامان این و آن شده بود. سوفوکو به امید ملاقات با مرد ۷۸ ساله ای به نام کاراته ساکوگاوا، به همراه پسر قوی بنیه ی خود سوکن راهی آن دیار شد . استاد پیر با صدایی گوشخراش در حالی که بدنش به طور عجیبی می لرزید کفت : ( خوب بگذار پسرک را ببینم .) پدر، پسر خود را نزد استاد برد پیرمرد رو به پسرک کرد و گفت : ( یادگیری فنون رزمی ، یعنی قبول کردن یک زندگی جدید. به زودی در می یابید که شخصیت و خصوصیات اخلاقی از قدرت و توانایی  جسمانی مهمترند. مطمئنی که می توانی به اندازه ی کافی خودت را وقف آن کنی تا موفق شوی ؟)

ماتسومورا پاتسای

پاتسای ( که تلفظ آن باسای است ) به معنای رخنه کردن به درون استحکامات، و همچنین الفای این معنی است که کاتای مزبور می تواند هر نوع دفاعی را از هم بگسلد .

در ژاپن سبکهای گوناگونی از کاراته ای که استادان اوکیناوایی به آن سرزمین آوردند، بوجود آمد . از میان آنها شوتوکان و وادوریو از شجره نامه ی فوناکوشی و شیتوریو از شجره نامه ی مابونی ، شایان ذکر هستند.

ایتوسو یاسوتسونه

ایتوسویاسوتسونه در ۱۸۳۰ در شوروی توبارو متولد شد و در ۸۵ سالگی به مقامی دست یافت که اکثراً کاراته کارها فقط در خواب ممکن بود آن را ببینند ایتوسویاسوتسونه یک میجین بود.

پدر ایتوسو هر روز اینکار را تکرار می کرد تا اینکه بالاخره مطمئن شد که پسرک آنچه را که او ( روحیه ی جنگی ) می نامند بدست آورده است. پدرش بر این عقیده بود : هر چند این روش ، روش خشنی است، اما پسرم باید در یک چنین جو خشن و سختی آن طور که باید در خور و شایسته یک سامورایی است رشد کنی و برای خود مردی بشویی.

کیان چوتوکو

یکی دیگر از شاگردان برجسته ی بوشی ماتسومورا ، کیان چوتوکو بود هنرمندی که معتقد بود نظم و ترتیب اولین و مهمترین قانون آسمان و بهشت است . در شهر شوری اوکیناوا به دنیا آمد در ۸ سالگی به یادگیری فنون رزمی پرداخته و از آنجا که هنوز کودکی بیش نبوده مقررات سخت و حاکم بر مراکز فنون رزمی تاثیری مادام العمر بر وی نهاده بنابراین با روحیه ای بسیار نظم طلب و عدالت جو ( روحیه ای که بسیاری از مردم از درک آن عاجزند ) رشد کرده است.

یابو کنتسو

در سال ۱۹۰۳  کاراته را وارد برنامه های تربیت بدنی مدارس اوکیناوا کردند. یکی از پیشگامان این نوآوری، رئیس شیهان کاگو نیشی مورامیتسویا بود. تصور میتسویا این بود که تعلیم کاراته علاوه بر آنکه به بهبود روحیه ی شاگردان کمک می کرد باعث بهبود روحیه ی معلمین نیز می شد به منظور اجرای این طرح بود که میتسویا ، از ایتوسو یاسوتسونه و شاگرد ممتاز او یابوکنتسو تقاضای کمک و همکاری کرد.

ایتومان بونکیچی

ایتومان یکی از ولایات جنوبی اوکیناوا است. در طول دوران فئودالی ژاپن زمانی که اروپاییها از رفتن به ژاپن دلسرد و ناامید شده بودند، اوکیناوا توقفگاه و استراحتگاه طبیعی آن دسته از کشتی های خارجی بود که سعی داشتند به نحوی وارد بنادر ژاپن شوند و برخی از آنان در این امر موفق شده و برخی دیگر ناموفق می مانند.

اکثر تاجران آن زمان پرتغالی یا هلندی بودندو به همین خاطر کشتی هایی که از این کشورها می آمدند بخش عمده کشتیهای خارجی را که در بنادر اوکیناوا لنگر می انداختند تشکیل می دادند طولی نکشید که دریانوردان و ملاحان اروپایی که برای مدتی طولانی از سرزمین خود دور می ماندند با زنان اوکیناوایی پیوند زناشویی بستند.

ماتسومورا کوساکو

پیش از پیدایش مبارزه ی آزاد در اوکیناوا ، مکانهای مسابقه برای آزمون مهارت مبارزان کاراته در محله فواحش و در حوالی بندر ناها قرار داشت که ناها تسوجی ماچی نامیده می شد مبارزات افسانه ای بی شماری در این مکانها انجام گرفته است.

در یکی از دورانهایی که اوکیناوا تحت فرماندهی ژاپن بود رجز خوان پر قدرتی پا به عرصه گذاشت که عادت داشت جو را تحریک کند و جنگ و دعوا راه بیندازد و همه را مغلوب کند کارش داد و بیداد کردن و نعره کشیدن و کتک زدن دریا نوردان کشتی های خارجی بود بدین ترتیب زندگی را برای میهمانان و مسافران آن منطقه تیره و تار و تلخ کرده بود.

چوکی موتوبو

چوکی موتوبو که طبق استاندارد های اوکیناوایی، مردی عظیم الجثه بود. از تمام امکانات و امتیازاتی که با مقام و منزلت وی به عنوان یک اشراف زاده مطابقت داشت برخوردار بود وی همچون اکثر قهرمانان ورزشی در آمریکای کنونی مردی شاد و بشاش بود و از حرمت و احترامی مشابه در میان اهالی اوکیناوا بهره مند بود .

یاماگوچی به نقل از مقاله ای که خوانده بود به دوت خود گفت : ( تا کنون هیچ کس در اروپا نتوانسته این قهرمان سنگین وزن را شکست دهد . او قهرمان آلمان است و هر وقت احساس می کند وقتش رسیده به آمریکا سفر می کند تا عنوان قهرمانی آنجا را نیز نصیب خودش کند).

آگنا

در اوکیناوا روستای کوچکی به نام گوشیکاوا وجود دارد. این روستا بیرون از جاده ی اصلی است. بنابراین کاراته کاران امروز آشنایی زیادی با آنجا ندارند . اما همین روستا زمانی صحنه ی یکی از جالبترین افسانه های تاریخ هنرهای رزمی بوده است .

آگنا ملقب به تایراگوا ( کوچولوی آرام ) در سال ۱۸۷۰ در این روستای کوچک به دنیا آمد او اولین فرزند پسر خانواده ای بود که متعلق به طبقه ی متوسط مایل به خوب بودند. به عنان یک نوجوان نخستین فرد غیر اشرافی بود که به فراگیری کاراته پرداخت و با اینکه یک فرد عادی بود دوستارانش او را بوشی  زنده خطاب می کردند.

گیچین فناکوشی

داستان زندگی فوناکوشی، شباهت زیادی به داستان زندگی اکثر بزرگان کاراته دارد او زندگی را با ضعف و ناتوانی در حال مریضی و بیماری و رنجوری آغاز کرد والدینش او را برای آموزش کاراته نزد ایتوسو بردند و در نتیجه ی تجویزات پزشک خود ، تاکاشی کی و تعلیمات و راهنمایی های ایتوسو فوناکوشی کم کم جان گرفت و سلامتی و طراوت  خود را بازیافت . او شاگرد خوبی بود و آساتو ، آراکاکی و ماتسومورا که استادان دیگر وی بودند، کمکهای شایانی در جهت شکوفایی مهارت و ذهن تربیت شده ی او ایفا کردند. سرانجام هنگامی که در سال ۱۹۲۲ از اوکیناوا به ژاپن آمد در خوابگاه دانشجویان واقع در سوئیدوباتا ، در شهر توکیو مستقر گردید اتاق کوچک او در مجاورت در ورودی بود و وظیفه اش تمیز کردن اتاقهای دانشجویان بود . و شبها نیز به آنان آموزش کاراته می داد.

کانریو هیگاشیونا

هیگاشیونا ( هیگااونا) در سال ۱۸۴۵ در ناها اوکیناوا متولد شد . شهرت و احترام او حتی امروزنیز برای آنکه استاد میاگی چوجون، پدر گوجوریوی مدرن بوده است هنوز پا برجاست. با این حال ، تعداد کاراته هایی که در قید حیات بوده و از برتری او در رشته ی هنرهای رزمی اطلاع داشته یاشند . بسیار اندک است.

کانریو هیگاشیونا با ظهور خود همچون ستاره ی دنباله دار درخشانی در آسمان کاراته برقی زد و از خود میراثی باقی گذاشت که امروزه همه ی گوجوکاران از آن پیروی می کنند . در زمان او دو نفر با نام هیگاشیونا وجود داشتند. هیگاشیونای غربی و هیگاشیونای شرقی هر دو استادان برجسته ای بودند و اغلب این سوال که کدامیک از دیگری برتر است مطرح می شد.

میاگی چوجون

در اول ماه مه ۱۹۳۴ در جزیزه ی کائوای، روزنامه ای اوکیناوایی به نام یون جیهوشا، مقاله ی زیر را به چاپ رساند: آقای میاگی ، شخصیتی که مدتهاست  انتظارش را می کشیدیم سرانجام وارد شدند. چوجون میاگی ، مقام رسمی و شناخته شده در کاراته ریوکیو و استاد مهارتهای بی شمار و قیاس ناپذیر ، تصمیم گرفته اند بنا به دعوت قبلی از هاوایی دیدن فرمائید .آقای میاگی ، استاد دانشکده ی تابکوکیوکای هستند و تا جایی که به دانش ژرف و عمیق ایشان در هنرشان مربوط می شود هیچ یک از بزرگان و سران اوکیناوا در این رشته قادر به برابری با او نیستند آقای میاگی پیش از عزیمت خود به هاوایی سمینار ۷ روزه ای را با حمایت مادی و معنوی شعبه ی دای نیپونبوتوکوکای اوکیناوا ترتیب داد و ریاست آن را بر عهده داشت.

اخلاق در کاراته

سخت ترین کار در آموزش و تعلیم کاراته ، الفاء ایمان و اعتقاد نسبت به جوانب معنوی این هنر است. اکثر شاگردان به نتایج فوری مبارزه بیشتر علاقه مندند و اهمیت کمتری برای اخلاق که اساس و شالوده ی هنر کاراته است ، قائل می شوند. این مسئله سئوال زیر را مطرح می کند:

اگر ما از سختی و خشونت ذاتی موجود در سرشت بشر کاملاً آگاه هستیم آیا با تعلیم کاراته یک مشت جانی و آدمکش ترتیب نمی کنیم ؟ آیا هنری را آموزش نمی دهیم ه امکان نابود ساختن و از میان بردن انسانها را به انسانها می دهد؟

پاسخ این سئوال همان است .که استادان بزرگ اوکیناوا همواره به آن اعتراف می کند بله ما از خشونت ذاتی بشرکاملاً آگاهیم.

 

  • نحوه سفارش و خرید

۱- روی سبد خرید کلیک کنید.

۲- نشانی خودتان را با کد پستی وارد کنید.

۳- مبلغ خرید را به صورت آنلاین پرداخت کنید.

البته از ثبت سفارش مطمئن شوید.

 

سفارشات ساعت ۱ بعد از ظهر هر روز تحویل دفتر پست می شوند.

 

  • پرداخت از طریق دستگاه خودپرداز

می توانید مبلغ سفارشتان را کارت به کارت کنید یا به حساب بانکی واریز کنید.

سپس با ما تماس بگیرید تا بسته را برایتان بفرستیم.

 

  • اگر در اصفهان ساکن هستید

سرویس پیک موتوری سریع ترین راه خرید است. تلفن سفارش: ۰۳۱۳۲۲۴۴۷۲۸

 

 

Additional Information

گارانتی

319

نویسنده

290

مترجم

289

ناشر

336

قطع-کتاب

349

نوبت-چاپ

282

نوع-چاپ

300

سال-چاپ

260

تعداد-صفحات

175

شابک

210

1 review for کتاب مبارزان بی‌سلاح

  1. تیمور صالحی
    4 out of 5

    :

    من خوانده ام. حرف ندارد

دیدگاه خود را بنویسید