کانو جیگورو :
کانو جیگورو بنیانگذار و ابداع کنندهی جودو بود. نام کودکی او شینوسوک « Shino Suke» بود. کانو جیگورو در سال ۱۸۶۰ در جایی که اکنون کوبه سیتی « Kobe City» نام دارد به دنیا آمد. خانوادهی کانو جیگورو آبجوسازان سیک Sike بودند و کانو جیگورو از دوران رشد و کودکی در محیطی نسبتا مرفه لذت میبرد. مادر کانو جیگورو زنی سختگیر و مقرراتی و در عین حال مهربان و با محبت بود. مادر کانو جیگورو او را هنگامیکه میخواست به بچههای همسایه شیرینی بدهد، و دستش را اول از همه بالا آورده بود سرزنش و توبیخ کرد و با این کار اهمیت و اولویت کمک نمودن به دیگران را به کانو جیگورو آموخت. او به نظم و انضباط اهمیت زیادی میداد و زمانی که کانو جیگورو رفتار اشتباهی از خود نشان میداد کانو جیگورو را سرزنش و ملامت میکرد تا حدی که کانو ناچار به معذرت خواهی شده و با التماس به اشتباه خود اعتراف مینمود.
زمانی که کانو جیگورو کودک بود از روی یک کاسه برنج رد شد. مادرش برای این عمل که بیاحترامی به چیزی بود که برای خوردن از آن استفاده میشد عصبانی و ناراحت شد. کانوجیگورو با لجبازی از اظهار تاسف خودداری کرد. بالاخره شخصی وساطت نمود و شینوسوک « Shino Suke» با بی میلی و اکراه مجبور به معذرت خواهی شد.
راهنماییهای سختگیرانه مادر کانو درسهای ارزشمندی در مورد اهمیت پیش قدم بودن در کمک کردن به دیگران و چگونگی تشخیص درست از غلط و نیاز به دانستن آداب در عمل و رفتار را به کانوجیگورو آموخت وقتی او به سن بزرگسالی رسید و مدرسه جودوی خود را باز کرد؛ نیز چنین اعمالی را بر اساس نظریات انسان دوستانهای که از مادرش یاد گرفته بود، انجام میداد.
اگرچه کانو جیگورو از استعداد خوبی برخوردار بود، ولی قدوقامتی کوتاه و اندامی نحیف و عزم و ارادهی مثال زدنی داشت. اخلاق کانوجیگورو سرد و سخت و بیشتر از هر چیزی از شکست متنفر بود. زمانی که کانوجیگورو در خوابگاهی یک مدرسه زبان انگلیسی در توکیو اقامت گزید، پسرهای بزرگتر، کانوجیگورو را هدف آسانی برای ارعاب و قلدریهایشان یافتند. کانوجیگورو مشت و لگد میخورد و هیچ کاری از دستش برنمیآمد. وقتی کانو جیگورو بزرگتر شد و به مدارس دیگر رفت، باز هم از همین حقارت و کوچکی رنج میبرد.
کانو جیگورو به دلیل داشتن روحیهی مبارزهطلبی و رقابت جویانهای که داشت، تحمل کردن این خفت و خواری برایش دشوار بود. اگرچه عشق درس خواندن داشت، ولی تصمیم گرفت هنر جوجیتسو را بیاموزد تا از غرور و منزلت خودش دفاع نماید. کانوجیگورو شنیده بود که مهارت در تکنیکهای جوجیتسو، یک مرد کوچک اندام و ریزنقش را قادر میسازد تا فردی بسیار بزرگتر و قویتر از خود را شکست دهد.
پدر کانو جیگورو از تصمیم او برای یادگیری جوجیتسو راضی نبود. او میخواست که کانو به تحصیل ادامه دهد تا از داشتن آیندهای درخشان در سیاست ژاپن جدید نقشی داشته باشد. وقتی که کانو وارد دانشگاه سلطنتی توکیو گردید نامش را (شینوسوک Shino suke) به جیگورو تغییر داد.
کانوجیگورو بالاخره رضایت پدرش را برای یادگیری جوجیتسو حاصل کرد. با انتقال دوران فئودالی به جدید، و کاهش تقاضا برای مربیان حرفهای هنرهای رزمی از کانوجیگورو جستجو برای یافتن یک مربی در توکیو دست برنداشت. بالاخره کانوجیگورو با یک شکسته بند به نام «یاگیسادونوسوک Yagi – Sadu nosuke» که قبلا جوجیتسو کار می کرد، آشنا شد. یاگی نیز کانوجیگورو را به «فوکوداهاچینوسوک Fukuda- Hachuno suke» که مربی تنجین شینتوریو Tanjin- Shiniyo – ryo رشته ای در جوجیتسو بود، معرفی کرد.
تمرینات جوجوتسو بسیار سختتر از تصور کانوجیگورو بود. کانوجیگورو ساعتهای بیشماری را در حال تکرار تکنیکهای مشابه میگذراند و توسط حریفان تمرینی به کف دوجو پرتاب میشد. کانوجیگورو به دلیل ساختار جسمانی نحیف و لاغری که داشت جلسات تمرین برایش بسیار طاقتفرسا بود. کانوجیگورو در پایان هر جلسه تمرین به خاطر درد عضلات به سختی میتوانست از جایش برخیزد و غالبا هنگام رفتن به خانهاش لّنگلنگان دست خود را به دیوار یا حصارها میگرفت تا زمین نخورد.
کانوجیگورو با ترکیب نمودن آرمانهای سنتی ژاپن و آموزشهای جسمانی جدید غربی سیستم نوین پرورش جسم را با موفقیت ایجاد نمود. کانوجیگورو با حذف حرکات جنگی خطرناک از جوجوتسو مانند ضربهها و کانستسو وازاهای خطرناک Kansetsu Waza (قفلهای مفصل) روش رد و بدل نمودن آزاد تکنیکهای مرگبار و اصیل را در مجموعه الگوهای کاتا حفظ کرد طوریکه بتوان آنها را با ایمنی کامل تمرین نمود و از آنها استفاده کرد.
کانوجیگورو درست همانگونه که جنگجویان هنرهای رزمی باستان برای به دست آوردن روحیهای قوی تمرین میکردند، همهی مردم را در هر سن و هر برههای از زندگی تشویق مینمود تا جودو را به عنوان روشی برای ارتقاء شخصیت اجتماعی و مهارت ذهنی خود تمرین نمایند.
0 دیدگاه