غرور كاذب
براي اينكه يك ويژگي شخصيتي در فردي شكل بگيرد (غرور كاذب)، عوامل زيادي از لحظه تولد تا بزرگسالي دست به دست هم ميدهند كه در اين جا سعي ميكنيم اين ويژگيها را به طور خلاصه و با تأكيد بر ورزش بيان كنيم:
والدين مغرور و قدرت طلب: معمولا ورزشكاراني كه بيش از حد مغرور هستند، در كودكي والديني داشتهاند كه معتقد بودهاند هميشه پدر و مادر درست ميگويند، هميشه پدر و مادر حق دارند و هميشه درست عمل ميكنند. از آنجا كه چنين والديني، تفاوت تواناييهاي خودشان و كودكانشان را درك نميكنند، ميكوشند با تنبيه كودكانشان، آنها را مجبور به رسيدن به معيارهاي خود كنند؛ معيارهايي كه آنقدر غير واقع بينانهاند كه كمتر ميتوان به آنها دست پيدا كرد. اين شيوه تربيتي (قدرتطلبانه)، زمينههاي غرور كاذب را در كودك ايجاد ميكند.
والدين مغرور نه تنها موفقيتهاي كودكانشان را كوچك ميپندارند، بلكه حتي موفقيتهاي خودشان را قبول ندارند. كودكان چنين والديني نيز هيچگاه احساس خوبي نسبت به خودشان ندارند، چون نتوانستهاند والدينشان را خشنود كنند. ورزشكاران اگر از كودكي شروع به ورزش قهرماني كرده باشند، درصورتي كه والديني مغرور يا قدرت طلب داشته باشند، دو جهنم را با هم تجربه ميكنند. آنها به رغم موفقيتهايشان، هم از درون ميسوزند، هم از بيرون (والدين). موفقيت یک نوجوان در يك شهرستان، كوچك تلقي ميشود و همينطور در يك استان، یا در سطح كشور و حتي در سطوح جهان و المپيك.
اين موفقيتها هرگز والدين و كودك را راضي نميكنند و آنها آشكارا دوست داشتن يا نداشتن كودكانشان را منوط به موفقيت كاملي ميدانند كه تعريفش معلوم نيست. والدين واسواسي، پرتوقع و عيبجو، معمولا ورزشكاراني با غرور كاذب تربيت ميكنند. اين والدين بعدها در قالب مربي نيز ميتوانند خودنمايي كنند. در واقع، مربيان پرتوقع نيز ميتوانند ورزشكاران مغرور پرورش دهند روانشناسان باتوجه به عوامل مختلف، به سه جنبه غرور كاذب اشاره مي كنند:
غرور خودمدار: اين جنبه، همان است كه در تعريفهاي اوليه روي آن تاكيد كرديم، يعني ورزشكار در مورد خودش توقعات بالايي دارد و از شكست ميترسد.
غرور ديگرمدار: افراد مغرور معمولا نه تنها خودشان، بلكه ديگران را هم اذيت ميكنند. يك مربي يا يك كاپيتان مغرور و پرتوقع ميتواند با ارزيابيهاي سختگيرانهاش، عزت نفس تمام بازيكنان را خدشهدار كند.
غرور القا شده توسط اجتماع: اين وضعيت، بيشتر به مطبوعات و تفكر عامه مردم در توقع از يك ورزشكار يا يك تيم بر ميگردد. در واقع، ورزشكاران مغروريي كه در يك جامعه پرتوقع زندگي ميكنند، هميشه از تاييد نشدن توسط مطبوعات و افكار عمومي در هراسند.
[…] كه غرور نابهنجار دارندہ(ورزشكار مغرور)، از همان اول يك هدف بلند […]