درگیری فیزیکی جواب نمیدهد
دفع كردن، سد كردن، رد كردن يا دورى جستن از هر عامل مزاحمى را دفاع شخصى مىنامند. شنيدن واژه دفاع شخصى (Self Defense) ذهن ما را به دنياى هنرهاى رزمى مىكشاند. روشها و فنونى كه بتوان با استفاده از آنها در برابر هر مهاجمی، سلامتى جسمى و روانى خود را حفظ كرد، دفاع شخصى است. روشهاى حفاظت، حراست و جنگ با دشمن متجاوز از ديرباز در سرزمينها و ملل مختلف وجود داشته است و منحصر به نوع شرقى آن نمىگردد. واژه هنرهاى رزمى، ناخودآگاه فكر را متوجه شرق دور مىنمايد. علت اين كه روشهاى مبارزه و جنگ با دست خالى را هنرهاى رزمى مىنامند، به خاطر وجود افكار و انديشههاى صلحجويانه و انسانى حاكم بر آنها است.
فلسفه مكاتب هنرهاى رزمى شرقى، بر اصول اخلاقى و مبانى تربيتى و معنوى بنا شده است. نابود كردن، از پا درآوردن يا كشتن حريف، مد نظر نيست. غلبه و پيروزى بر مهاجم در چارچوب اصول و قوانين رزمى كفايت دارد. دفاع در برابر حمله فردى مهاجم، در فلسفه هنرهای رزمی به خصوص كاراته، كه ريشه در بوديسم، ذن، كنفسيوئيسم و شينتوئيسم دارد تنها تا حد رفع خطر، چه در وجه روانى چه در وجه فيزيكى، معنا و مفهوم دارد نه بیشتر.
هنر دفاع شخصى، منحصر به فنون فيزيكى و تكنيكهاى دفاعى و تهاجمى رايج نمىگردد. اگر چه مىتوان از اين زاويه هم به آن نگريست. دفاع شخصى فرايندى وراى همه اينها است؛ تبحر و مهارت در زد و خورد خشونت بار با حريف يا مهاجمی را ناكار كردن و… همه اين ها ممكن است دفاع شخصى به نظر برسند; اما در فلسفه حقيقى دفاع، رهايى از ترس ناشى از تهاجم، مد نظر است. دفاع شخصى، لزوماً به معنى درگيرى فيزيكى و تقابل رودررو نيست.
در تعريف جامع، آن دسته از تجارب و مهارتهايى را كه در تمام مراحل زندگى براى حفظ سلامتى جسم و روح به كار رود، دفاع شخصى مىنامند. روشها يا كارهايى را كه بهواسطه انجام آنها، از لحاظ جسمى و روحى، امنيت پيدا كرده و سلامتىتان حفظ گردد و هيجان و التهاب پديد آمده از موقعيتى خطرناك كاهش یافته و آرامش به محیط بازگردد را دفاع شخصى گویند.
مىتوان گفت توانايى، ذكاوت و قابليتهايى كه روزانه براى حفظ خود در دو بُعد مادى و معنوى، استفاده كرده و اين مهارتها، منجر به بالا رفتن كيفيت و درجه امنيت زندگى مىگردد، دفاع شخصى نام دارد. وراى همه اين توانايىها بايد بتوانید خود را فارغ و دور از هرگونه دشمنى و خشونت بيابيد. كه درنتيجه، شغلتان راحتتر، زندگىتان بهتر، روابطتان با اطرافيان ملایمتر و دركل، سروكله زدنتان با امور شخصى و دنيوى و اطرافيان، نرم، ساده و بدون هرگونه تنش خواهد شد.
دفاع شخصى، کسب چنين مهارتها و افزودن هر يك از آنها، در موضوعات سادهى زندگى است. تجارب فردى، حتى كوچك كه در طول زمان بهدست مىآوريد، در حقيقت، دستورالعملها و قوانين نانوشتهاى در ضمير ناخودآگاه خواهند بود كه شما را به فراسوى هر رويارويى فيزيكى با خصم یا به كارگيرى خشونت، رهبرى خواهند كرد. دفاع شخصى، هنر رويارويى و مدیریت امور، در رابطه با افراد مهاجم، اوباش، شرور، دزد، عصبى، بد دهن، لات، مزاحم خيابانى، ديوانه، متكبر و… دهها است كه هر روزه در زندگى عادى، امکان دارد با آنان روبرو شويم.
در خيابان، اداره، محل كار، باشگاه، خانواده، بين دوستان و فاميل، کسانی پیدا میشوند که شما را مورد هجوم روانى قرار مىدهند. مسلماً اين مورد دفاع از خود در اجتماعات دوستانه، كارى بسيار مشكلتر، سختتر و پيچيدهتر از هر نوع تقابل فيزيكى است. منظور از دفاع شخصى، مقابله و درگيرى فيزيكى و استفاده از تعدادى فن مشخص براى نجات جان خود نيست. ممكن است قرار گرفتن در يك شرايط خاص اجبار به زد و خورد ناخواسته فيزيكى و استفاده از فنون رزمى حادث شود، ولی اگر از جنبه روانى، احساسى، امنيتى، شغلى و… دچار هراس شدهاید و عاملى مشهود يا نامشهود شما را تحت فشار قرار داده، آزار مىدهد و آسايش و آرامشتان را سلب كرده؛ در چنين وضعيتى، باید به فكر دفاع و رفع آن عامل مزاحم باشيد، مثل همان نور آفتاب يا مگس و پشه كه گفته شد(درگیری فیزیکی جواب نمیدهد).
«بزرگترين هدف فلسفه دفاع شخصى، هنر پرهيز از افتادن در راه خشونت و گرفتار شدن در دام آن است. وقتى عوامل و علل تبديل يك برخورد ساده به خشن را ريشهاى و اصولى بشناسيد، از به وجود آمدن و شكلگيرى يا رشد آنها، جلوگيرى خواهيد نمود و اصولا اجازه نخواهيد داد كه موقعيت بروز و فوران خشم، پديدار گردد. تجربه و مهارت اجتماعى و شخصى، در رويارويى با رويدادهاى گوناگون، موجب جلوگيرى از پاشيده شدن تناسب و تعادلِ حاكم در روابط و روانه شدن به سوى هرج و مرج خواهد بود.» (مقالات دفاع شخصى نوشته مايكل پيس)
0 دیدگاه