مصیبت بیاحتیاطی :
لازم است تا ذهن را به حال خود واگذاریم تا آزاد باشد. استاد ذن، تاکوان برداشت خود را از این اصل، در کتاب ” ذهن یا خرد تحریک ناپذیر” بیان نموده است. وی در این کتاب، از اسرار ذن، برای توضیح اسرار شمشیرزنی یاگیو موننوری، استاد شمشیر زنی استفاده کرده است.” در اینجا به اصل هفتم می پردازیم :
“مصیبت بیاحتیاطی دشمن بزرگی است، که شعلههای آتش آن بالاتر و بالاتر میرود”
این تذکر میتواند در اغلب ابعاد زندگی مصداق داشته باشد. ۹۹ درصد تصادفات جادهای بهخاطر مصیبت بیاحتیاطی رخ میدهند. در محل کار نیز اندکی بینظمی و بیدقتی میتواند سبب از بین رفتن نتایج تحقیقاتی شود که به سختی بهدست آمدهاند. این موضوع در نبرد یا مبارزه میان دو نفر یا جنگ میان نیروهای نظامی نیز صادق است. آماده شدن با بیاحتیاطی، فرمولی واضح برای ایجاد دردسر است.
برای بر باد نرفتن زحماتی که متقبل شدهایم و یا به قول معروف، برای اینکه” شعله های آتش بالاترنروند” باید بهطور مداوم، اعمال خود را بررسی و کارهایمان را با احتیاط تمام پیگیری کنیم و همواره به یاد داشته باشیم که: ” بیاحتیاطی سرچشمه مصیبتها است”
پرورش و تربیت روح و جسم- هر دو در کنار هم – هدف غایی کاراتهدو است. ترتیب روح و جسم در جودو(سالن تمرین کاراته) طی تمرین آغاز میشود. و این فرایند نباید بعد از تمرین ذهنی و جسمی در دوجو متوقف شود و باید در بیرون محل تمرین و دوجو نیز تربیت روح و جسم ادامه یابد.
بالعکس، زیادهروی در خوردن و آشامیدن و دیگر عادتهای مضر سلامتی به سرعت، به تمرینات انتقال مییابند و سبب فرسودگی روح و جسم میشوند و نوعی مصیبت بیاحتیاطی است و نهایتا درک هدف از تمرین را برای فرد غیرممکن میسازند. هدف کاراتهکا چه در داخل و چه در خارج از دوجو همواره باید تعالی و پیشرفت روح و جسم خود باشد.
کاراته هنری برای تمام دوران زندگی است
نقطه پایانی برای رسیدن به نهایت کاراته وجود ندارد، همیشه سطحی بالاتر وجود دارد. به همین دلیل است که هنرجویان کاراته باید در طول زندگی خود همواره به تمرین ادامه دهند. مسیر حقیقی تمرین، جادهای بیپایان است که انتهایی ندارد. حقیقت کاراته تنها آموختن تمامی کاتاها (حرکات استاندارد) و فنون دفاعی کاراته نیست، آموختن همه این موارد تنها در صورتی اهمیت دارد که فرد همواره جهت تبحر و صیقل دادن مهارتها تمرین نماید. پیامی که دراولین کتاب هاگاکور آمده است از این ادعا حمایت میکند: ” از دیدگاه شمشیرزن حرفهای، مراحل مختلفی برای تمرین در طول زندگی وجود دارد.”
در ابتدائیترین مرحله، با وجود اینکه فرد تمرین میکند، ولی هیچ نتیجهی مثبتی به دست نمیآورد. شخص، خود و دیگران را در درجات پایینتری می بیند. او در این مرحله هیچ خدمتی نمیتواند انجام دهد. در مرحله میانی، اگر چه شخص خدمتی نمیتواند انجام دهد، ولی حداقل میتواند کمبودهای خود و ضعفهای دیگران را تشخیص دهد.
در مرحله والاتر، فرد به خویش حقیقی میرسد و با افتخار بهخاطر پیشرفت هایش مورد تحسین بقیه قرار میگیرد در این مرحله فرد از شکست خوردن دیگران نیز متاسف میشود و برای دیگران ارزش زیادی قائل است. برای اکثر مردم، این بخش، مرحله پایانی راه است. اما اگر کسی به مرحله بالاتر بعدی برسد، با طریقی برتر روبرو میشود. با قدم گذاشتن در این مرحله یقینا در آخر به این نتیجه خواهد رسید که واقعا پایان وجود داشتن از بین میرود و شخص دقیقا نقطه ضعف خود را بهدرستی تشخیص میدهد. شخص برای موفقیت در سطح جهانی تلاش نمیکند وهیچ نیازی نیز به غرور و یا کوچک شمردن خود نمیبیند.
لرد یاگیو میگفت هیچ راهی برای شکست دادن دیگران نمیداند، اما راه پیروزی بر خویش را میداند، آن راه عبارت است از بهتر بودن نسبت به دیروز و داشتن فردایی بهتر از امروز- زندگی کردن بدین گونه، میتواند زندگی فرد باشد.”
طی طریق در این جاده بیپایان، داشتن امروزی بهتر از دیروز و فردایی بهتر از امروز در طول زندگی هر فرد، تصویری حقیقی از طریق کاراته است. لرد یاگیو میگفت:” هیچ راهی برای شکست دادن دیگران نمیداند، اما راه پیروزی بر خویش را میداند، آن راه عبارت است از بهتر بودن نسبت به دیروز و داشتن فردایی بهتر از امروز.
0 دیدگاه