تاثیر فنون :
دفاعهاى (بلوكه كردن) سنتى كه در بيشتر رشتههاى رزمى، به خصوص كاراته، توسط استادان به هنرجويان آموزش داده مىشود و مفهوم ظاهرى آن ريشه در فلسفه دفاعى هنرها یرزمی دارد. تكنيكهايى هستند كه غالباً مسيرى طولانى را طى مىكنند; مثلا تكنيك دفاعى پايين از بالاى شانه، نزديك گوش حركت كرده و تا كنار زانو پايين مىآيد، بقيه نيز تقريباً چنيناند، (مسيرى طولانى را طى مىكنند)، كاملا واضح و آشكار است كه اجراى اين فنون و تاثیر فنون، در شرايط واقعى رويارويى، نه تنها عملى نيست بلكه مُضر هم هست. اجراى آنها مستلزم زمان زيادى است (در مقايسه با تهاجم حريف) چنين تكنيكهايى، بالا تنه و صورت شما را در برابر ضربات ديگر، بى دفاع مىكند.
سالهاى زيادى به فكر بودم كه چرا در آموزشهای کلاسیک و سنتی چنين فنونى وجود دارند و چرا اصرار به تمرينات مكرر آنها، در آموزشهاى كلاسيك هست، در حالى كه در عمل هيچ استفاده و سودى ندارند. در بيشتر فرمهای رسمی (كاتاها)، آموزشهاى سنتى، تمرينات باشگاهى هنرهاى مختلف رزمى اين تكنيكها به وفور تمرين شده و بهكار مىروند.
هنگام مبارزه به ما ياد دادهاند كه دستان مشت كرده را بالا آورده و مثل دو محافظ (بادى گارد) در اطراف سر و صورت نگه داريم. اگر براىتان بگويم كه استادان كهن و آنانى كه اين تكنيكها و روشهاى تمرينى را ابداع كردهاند، چه تفكرى بلند و فرا زمانى داشتهاند، شايد باور نكنيد. در بخشهاى ديگر كتاب گفته شد كه در شرايط فشار آدرنالين، سرعت و دامنه و زاويه حركات بدن، كوتاه و كم مىشوند. دفاعها كوتاه و ضعيف شده و از ضربههاى مشت، و تاثیر فنون تنها ظاهرى باقى خواهد ماند.
اما تمرينات عادى (باشگاهى) مكرر در انجام ضربات مشت، پا، و دفاع به شكل كلاسيك (زاويه و مسير حركت طولانى) موجب مىگردد كه به هنگام بالارفتن ناگهانى ضربان قلب و فشار وحشتناك آدرنالين كه همه حركات، كند و كوتاه مىگردند، ناخودآگاه و بهطور غريزى بتوانيم دفاع و بلوكه كردن و ضربه را در اندازهاى واقعى، عملى و كوتاه اجرا كنيم و بر تاثیر فنون بیافزاییم.
در حقيقت تفكر استادان قديم، اصرار به تمرين و اجراى مكرر فنون به شكل كلاسيك، معطوف اوضاع حاد و تهاجمات و درگيرىهاى واقعى و حقيقى بوده است. عادت به اجرا كردن فنون به شيوه و اندازه كلاسيك، موجب مىگردد، در وضعيت خطر و ترس، همان تكنيكها را به اندازه كم و كوتاه ولى مفيد اجرا نماييم. در فنون آيكيدو این موضوع به شکل دیگری به چشم مىخورد. اصول آيكيدو مخلوطى از زور و حمله، پيوستن به مسير حركت حريف و همراه شدن با نيروى مهاجم در جهت استفاده از آن عليه خود او است.
آيكيدو، منظومهاى از قدرت نفوذ، فشار به نقاط حساس، به وسيلهى انگشتان، چرخش مچها، فشار بر اعصاب دست، قفل كردن بازوها و سر وگردن به منظور از پا درآوردن حريف است. تماشاى فنون آيكيدو كه غالباً روى تشك و در باشگاه انجام مىپذيرد، پيچاندن مچ دستها، فشار كوچك بر حريف و متعاقب آن، زمين خوردن، اُفت و خيزها و پرتاب حريف، بسيار جذاب و لذت بخش است و در ذهن هر كسى عملى بودن و كارآيى صددرصد آنها به عنوان امرى حتمى جلوه گر مىباشد.
ولى سؤال اين است كه آيا در يك درگيرى خيابانى، رويارويى يا حمله ناگهانى و غيرمنتظره مهاجمى شرور، فرصت به كارگيرى چنين فنونى وجود دارد؟ آيا گرفتن مچ حريف، پيچاندن و عصب آن را تحت فشار قرار دادن در شرايط بالا بودن آدرنالين، عملى است؟
غالب تكنيكهاى دغاع شخصی، ماهيتى پيچيده دارند و از نظر فنى، اساس سادهاى ندارند. ازاينرو نيازمند تمرین و تکرار زیاد میباشند. هنگامه حملهاى ناگهانى و ترس و وحشت، به دنبال بالارفتن ضربان قلب، سطح ادراك مغز نيز به سرعت پايين آمده و بيشتر حركات، غريزى مىشوند، تجربههاى موجود، حاكى است كه درچنین اوضاعی، تنها حرکاتی که زیاد تکرار شده باشند یا فنون ساده، قابل اجرا خواهند بود. اجراى تكنيكهاى پیچیده، نياز به هوشيارى، چابكى و دقت عمل فراوان دارند كه قطعاً در چنان شرايطى، استرس حاكم بر روان شخص، همه آن شروط را از بين خواهد برد، مگر فرد استادی بسیارحرفهای و کارکشته باشد.
0 دیدگاه