مهاجم و خلافکار
فلسفه هرنوع درگيرى خيابانى، پيروز شدن بر حريف به هر قيمت و شكلى است و در آن انصاف و قانون و محدوديت وجود ندارد; خشونت و دشمنى و رذالت محض و آسيب رساندن و ضرب و جرح افسار گسيخته مد نظراست. بهترين كار، بهترين شيوه برخورد، بهترين روش مبارزه با يك مهاجم و خلافکار، تبهكار و به اصطلاح «لات» خيابانى، ترك محل نزاع، رفتن و گريختن است. چون روى صحبتم بيشتر با جوانان است; بسيار لازم و ضرورى است كه اين نكته را اضافه كنم: رفتن از صحنه نزاع، گواه شعور، درك، فرهنگ و عقل سليم فرد است، نه دليل ترس او. خجالت نكشيد، از شأن و مرتبه شما كم نمیشود، تدبير عقبنشينى، يك روش ارزشمند نظامى و رزمى است، به خصوص درجايى كه حريف شما يك فرد بى شعور و پست جامعه باشد.
بايد چگونگى پرهيز و دورى جستن از چنين فضاها و افراد مهاجم و خلافکار را ياد بگيريد. مهم نيست چقدر تجربه و مهارت رزمى داريد، بالاترين روش مقابله، داشتن پاهایی مصمم براى خروج از مهلكه است. بهترين نوع دفاع همين است، شك نكنيد. دريك نزاع و درگيرى فيزيكى در برابر دزدان و اوباش خيابانى، خطرى صددرصد و حتمى، شما را تهديد میكند، ترك محل به معنى نجات دادن خود از خطر است. شعلههاى آتش، سيل، طوفان، زلزله و يا اوباش خيابانى، درگيرى و نزاع فيزيكى، مىتوانند خطرى بالقوه به حساب آيند. هيچ انسان عاقلى با خطر روبرو نمىشود، بلکه سعى میكند از ميدان خطر (هرچه باشد) دور شود.
پرهيز از درگيرى با مهاجم و خلافکار، به معناى اين است كه روش عقبنشينى موضعى را براى حفظ سلامت خود (برنده شدن) در برابر مهاجم و خلافکار انتخاب كردهايد، و هيچ ربطى به ترس و بزدلى ندارد. اشاره شد كه سرداران بزرگ در طول تاريخ در ميدانهاى جنگ، خيلى از مواقع، سپاه خود را عقب برده و راه را براى دشمن باز نمودهاند. اين کار نوعى تاکتیک جنگى براى جلوگیری از تلفات و فراهم سازی مقدمات پيروزىهای بعدى محسوب مىشود. هنرهاى رزمى، ارزش و اعتبار زیادى دارد كه بخواهيد آن را در نزاع و درگيرى فيزيكى با اراذل ولگرد مهاجم و خلافکار از بين ببريد
نزاع خيابانى، غيرقابل پيشبينى، غيرقابل برنامهريزى، بدون قوانين نوشته شده و پيرو بسيارى متغير نامعلوم است. ازاینرو ضمانت اجرايى چندانى ندارد; پس از آن پرهيز كنيد. خطر نزاع خيابانى، عين بازى «رولت روسى» است; در اين بازى گلولهاى درون خشاب ششلول گذاشته آن را مىچرخانند، سپس لوله تپانچه را روى شقيقه قرار داده و ماشه را مىكشند، احتمال شليك يك بر شش است، شش خانه خالى و فقط يكى از آنها پُر است.
دليل ديگرى كه براى ترك محل عنوان مىگردد، اين است كه زمان و مكان توسط مهاجم و خلافکار و تبهكار، انتخاب شده و شما به عنوان طعمه، حداقل آشنايى و امكانات را در آن محل داريد; ولى افراد حرفهاى مهاجم و خلافکار بر اوضاع جارى آنجا مسلطند. يادتان نرود كه درگيرى با اوباش و خلافكاران، دعواى دو همسايه يا دو دوست نيست، نزاع خونينى است كه بىرحمى و شقاوت، عناصر حاكم برآنند. تبهكاران و اوباش ولگرد خيابانى، خود را همهكاره و قدرتمند به حساب مىآورند و در اين افكار جاهلانه، افراد ديگر را هيچ مىانگارند.
[…] خلافكاران قصد خشمگين كردن ما را دارند، شايد به نظر نرسد و شايد هم رفتارشان نشان دهد. نقش ما در مديريت و تسلط بر اوضاع بسيار مهم است، توانايى در دست داشتن عنان خويش و از كوره در نرفتن، اصلى زيربنايى است. موضوع، شناخت روحيه آدمهاى ناراحت و ذاتاً خطرناك است. بايد بفهميد كه چه چيزى در ذهن آنان و چه انگيزهاى باعث شكلگيرى رفتار خشن مىشود و از كوره در نروید. فرض كنيد دير به محل كار مىرسيد، واكنش رئيس شما چه خواهد بود؟ دليل آن چيست؟ دير رفتن به سر كار؟ يا؟ رفتار هر كسى، به ويژه افراد خشن و ناراحت، معلول علتى روانى است، نمىتواند خود به خود و بدون دليل پديد آيد. در هر صورت سعی کنید از كوره در نروید. […]
[…] و بهترين و كاملترين واكنش، متفاوت است. مىتوان تهاجم را دسته بندى كرد و به گروههاى مختلف، طبقهبندى […]