کمربند سیاه
رسیدن به کمربند سیاه مهمترین مساله در زندگی هر کاراته کایی است، آرزو و هدف مشترک همه هنرجویان، ولی این آرزوی بزرگ، برای خیلی ها رویایی دست نیافتنی باقی میماند. کمربند سیاه از طرفی رنگی بدون رنگ است، و از طرفی همه رنگ ها را در خود جمع دارد. اگر به سطحی سیاه نور شدید آفتاب بتابد، امواج نورانی را چنان جذب میکند و گرم میشود که نمیتوان آن را لمس کرد، این مثال را میتوان به شعاری برای یک هنرجوی کمربند سیاه تبدیل کرد: آنقدر داغ است که دست را می سوزاند! تمرینات او چنین دیدگاهی را باید منعکس بسازد.
سیاه رنگ قدرت و نیروست. بار دیگر با استفاده از مقایسه نقاش و رنگ هایش باید بگوییم که رنگ سیاه چنان رنگ دانه های قدرتمندی دارد که نمیتوان آن را به آسانی با رنگ های دیگر پوشاند. کمربند سیاه سمبل قدرتمندترین کمربند کاراته است و هیچ کمربندی به پای آن نمیرسد. پا گذاشتن به درجه شودان Shodan (کمربند سیاه دان یک) به منزله پایان سفر نیست، بلکه آغازی جدید میباشد. در این مرحله جایی برای غرور و خودخواهی باقی نمیماند. فکر اینکه هنرجو دارای چنین صفاتی باشد مردود است. اساسا به کسی با این خصوصیات اخلاقی نباید کمربند سیاه داد.
کمربند سیاه ده دان دارد (مانند ده مرحله کمربندهای رنگی) هر یک از این سطوح اهمیت ویژه خود را دارد. هنرجو برای رسیدن به کمربند سیاه مجبور به انجام تمریناتی خستگی ناپذیر است، او سال های زیادی از زندگی خود را صرف کاراته کرده است. کمربند سفید او در طول زمان به تدریج سیاه میشود، همین موضوع برای کمربند سیاه هنرجو هم اتفاق می افتد و در پس سالیان طولانی تمرین به آرامی رنگ میبازد، لبه های آن فرسوده میشوند و دوباره رو به سفیدی میگذارد. در حقیقت این چرخه به صورت اجتناب ناپذیری کامل میشود و استاد بار دیگر تبدیل به هنرجو میگردد. کل این فرآیند ممکن است تنها در محدوده ای که مافوق تکنیک محض باشد، یا مافوق بازی های ذهنی، مافوق فهم یک انسان معمولی، دوباره تکرار شود.
دوران یودانشا Yodansha دارای چنین محدودهای است.
0 دیدگاه