کتاب بروس‌لی افسانه‌ای Bruce Lee

Product Description

بخش اول: زندگی و روزگار بروس لی

فصل ۱: بروس لی یک مرد یک مبارز یک فوق ستاره سینما

بروس لی از هیچ کس نمی ترسید. آن قدر به توانایی های خودش اطمینان داشت که از هیچ مبارزه ای رویگردان نبود. او به خاطر می آورد که ” زمانی که دانشجوی دانشگاه واشنگتن در سیاتل بودم. نمایشی از کونگ فو را ارائه کردم وقتی توضیح می دادم که این هنر ( کونگ فو ) سرچشمه ی کاراته  بوده است . یک کاراته کای کمربند مشکی ژاپنی که در ردیف جلو نشسته  بود . با بی ادبی حرف مرا قطع کرد و فریاد کشید.

بخش دوم :هنر رزمی بروس لی

فصل دوم: آیا کونگ فو در سریال زنبور سبز واقعی بود؟

بروس لی در خلال اجرای نقش کاتو در نمایش تلویزیونی زنبور سیز که مردم آمریکا به ویژه جوانان را با اولین برخورد خود با کونگ فو متحیر کرده بود اذعان داشت که درباره ی هنرهای رزمی زیاد اغراق شده بود.

شصت درصد از طرفداران پسر بودند و تعداد دخترانی که این بت تلویزیونی را ستایش می کردند شگفت آور بود. ” مردم به عنوان یک هنرپیشه  از من می پرسند که واقعاً چقدر کونگ فو بلدم ؟ ” و من همیشه گولشان می زنم . اگر بگویم کونگ فوی من خوب است احتمالاً خواهند گفت لاف می زنم اگر بگویم خوب نیست می دانند که دروغ می گویم بنابراین به آنها می گویم ” فقط نصف انچه را که می بینید باور کنید و چیزی را که می شنوید  اصلاً قبول نکنید و ضمناً به خاطر داشته باشید…

فصل سوم: در کونگ فوی کاتو عمل سریع بود

آقای ماکسول پولارد ، از طرف مجله ی بلک بلت مامور تهیه گزارش شد. این خبرنگار مصاحبه های طولانی با بروس لی پر جنب و جوش و پویا

درباره ی کار و هنرش به عمل آورد.

• یک یاد بود
• خیلی طبیعی
• پرهیز از آشفتگی

فصل چهارم: شیوه های تمرین بروس لی

از نظر بروس مهم نبود که در لگد جانبی پاشنه از انگشت بلندتر باشد به شرط اینکه اصول اولیه صربه نقض نشده باشد. بروس معتقد بود.” در اکثر هنرهای رزمی کلاسیک تمرین صرفاً تقلید یک عمل است . یعنی یک  محصول، و هویت فرد از دست می رود.”

در جیت کان دو ، بروس تاکید فراوانی برآمادگی جسمانی به عنوان یک ضرورت برای یک رزمی کار داشت.

• ابزارهای کار
• قدرت ضربه ی مشت
• ریتم منقطع

فصل پنجم: از بند کاراته کلاسیک رها شوید

1. مشاهده ی بدون انتخاب
2. حقیقت را نمی توان محصور کرد
3. اشاره به حقیقت

فصل ششم: بروس لی فوق ستاره سینما یک پدیده تحسین شده

• من آزاد هستم
• دلایل موفقیت
• رئیس بزرگ
• پیشنهادات گیج کننده
• دور از ذهن برای آمریکایی ها
• آرزوی زندگی در آمریکا

فصل هفتم: ملاقات با سرنوشت:بروس لی ریموند چو لو ویی

شخصیت جاذب وگیرای بروس لی دامنه ای وسیع داشت. مهارت وتسط او بر هنرهای رزمی به بهترین وجهی به نمایش در آمد . او کارهایش را خودش انجام می داد و صحنه های مبارزه را هم خودش طراحی می کرد. سهم او در این فیلم بیشتر از توانایی های یک هنر پیشه بود. چون او کار خود را به عنوان یک شبه کارگردان و یک  شبه سناریونویس به پایان رساند.

آن سه مرد ، مشتهای خشم را به سرعت تهیه کردند این فیلم در آمریکا به نام ارتباط چینی به نمایش در آمد بروس لی در فیلم بعدی ( راه اژدها ) وظیفه کارگردانی را نیز به عهده داشت . شرکتی که از مشارکت بروس لی و ریموند چو تحت عنوان کنکورد به وجود آمده بود با همکاری کمپانی برادران وارنر و شرکت تولید فیلم سکواویا، اژدها وارد می شود. را ساخت.

فصل هشتم: راه اژدها از ابتدای شروع

هیچ جنبه ای از فیلم نبود که بروس در آن شرکت نکند او بر همه چیز نظارت داشت. طرح نقشه برای دکور، ساخت دکور، انتخاب لباس و دست آخر تدوین فیلم به نظر من او باید صدها بار این فیلم را دیده باشد. من به طور جسته گریخته ۲۵ بار آن را دیدم و مطمئن هستم که فیلم کامل را بیش از این دیده ام . نسخه های اول فیلم را میدیدم  حتی همه ی نگاتیو های اولیه ی فیلم را نیز دیده ام نسخه های اول فیلم را میدیدم تا بتوانند آن را تصحیح کنند اما برای تدوین حقیقی بروس روی فیلم سیاه و سفید کار می کرد این بار می خواست روی فیلم رنگی متمرکز شود باید نظارت کیفی خاصی روی فیلم انجام می شد.

فصل نهم: اژدها وارد میشود

هنر پیشه ها و گروه فیلمبرداری به محض ورود به هنک کنگ با مشکلاتی مواجه شدند. سر در گمی ، خستگی ناشی از پرواز طولانی ، تغییر آب و هوا، اثر سوئی بر همه گذاشته بود

هیچ کسی به عظمت انجام کاری که آنها متقبل شده بودند واقف نبود . احتمالاً بزرگترین مانع تلاش در جهت تلفیق دو فرهنگ مختلف به منظور برقراری ارتباط در ساخت فیلم بود . هلر مدعی است که :” توانایی های آنها در زمینه ی ساخت وسایل ، هر آمریکائی را شرمنده می کرد.”

فصل دهم: بروس لی از دیدگاه چهره های سرشناس سینمایی

استیو مک کوئین :

من در سال ۱۹۶۸ یا  ۶۹ بود که بروس را در لس آنجلس ملاقات داشتم. من به هیچ وجه با هنرهای رزمی برخوردی نداشته ام . من متخصص یا چیزی در سطح هم نیستم . بروس برای من فقط یک دوست بود و من  خیلی به او علاقه داشتم  بعضی اوقات که احساس دلتنگی می کردم تلفن زنگ می زد و بروس پشت خط بود نمی دانم چرا زنگ زده بود. فقط می گفت : ” فکر کردم باید به تو زنگ بزنم ”

 جیمز کابورن :  

من از طریق استرلینگ سیلیفانت با بروس آشنا شدم . بروس به ما سر می زد و تعدادی وسیله با خود می آورد یک لوله قابل باد شدن یا یکی از وسایل راگبی که به آن لگد می زد و یک کیسه ی قابل باد شدن که در دست می گرفت . از من پرسید که چقدر با هنرهای رزمی آشنایی دارم . من به او گفتم :” خیلی کم، فقط در حدی که در مجموعه ی فلینت بازی کردم.”

جان ساکسون :

بروس خیلی خیلی به من کمک کرد. علاقه ی من بیشتر به پرسیدن سئوال هایی در رابطه با هنرهای رزمی از او بود و ما دائماً در این گونه موارد با هم صحبت می کردیم . او به من چیزهای زیادی را یاد داد که به نظر من مردم بابت یاد گرفتن آنها به او پول می دادند . بروس به عنوان یک رزمی کار حرفه ای در کار خودش بی نظیر بود . او قادر بود نقاط ضعف و نقص هر سیستمی را دریابد بنابراین او بسیاری چیزها را به هم پیوند داد تا به سبک خاص خود برسد.

جیم کلی :

اولین بار وقتی من در مجموعه ی تلویزیونی زنبور سبز بازی می کرد . او را شناختم همه در مورد این مجموعه صحبت می کردند . ” بله زنبور سبز واقعاً عالی بود ” و من می گفتم : ” دست بردارید، باید خودم این برنامه را ببینم ” اما هرگز موفق نشدم آن را کامل ببینم .

قبل از اینکه با بروس ملاقات حضوری داشته باشم ، ملاقات  های مختلفی راجع به او در مقاله ی بلک بلت خوانده بودم و خیلی ها راجع به او صحبت می کردند که چه انسان نازنین و دوست داشتنی است من پیش خودم می گفتم اگر اینقدر قوی باشد که می گویند من باید او را ببینم .

فصل یازدهم: بروس لی از دیدگاه مجریان امور سینمایی

استرلینگ سیلیفانت :

۵ الی ۶ سال پیش بود که بروس را ملاقات کردم. من داستا ن های زیادی را درباره ی او و سرعتش و قدرتش خوانده بودم ، در مجموعه ی زنبور سبز او را در نقش کاتو دیده بودم زمانی می خواستم هنر رزمی او را یاد بگیرم و این برای من بسیار مهم بود می خواستم از سبک های او در رزمی خودم استفاده کنم دنبال سبکی برای خودم بودم چیزی آزادانه که بتوانم به کار آموزهایم آموزش بدهم و در تلاش بودم که ملاقاتی با ایشان ترتیب بدهم و بسیار در این راستا تلاش کردم.

فصل دوازدهم: بروس لی از دیدگاه شخصیت های تلویزیونی

ون ویلیامز :

زمانی که من بروس لی را دیدم خیلی جوان بودند و در هنرهای رزمی مهارت خاصی داشتند ، هنرهای رزمی حکم مذهب  را برای ایشان  داشتند . روش مبارزه و زندگی اش با همگان متفاوت بود . بروس تنها کسی بود که می شناختم آن قدر به چیزی وابستگی و دلبستگی داشت که نمی توانستیم او را در این فن رزمی نادیده بگیریم . مطمئنم که باز هم هنر خود را اگر زنده بود  تقویت می کرد و کاملتر عمل می کرد او در سبک رزمی یک اسطوره ی کامل جهانی بود. روحش شاد

 فصل سیزدهم : بروس لی از دیدگاه هنرجویان جیب کان دو 

در این فصل صحبت از هنرمندان و رزمی کاران دیگر ذکر شده است:

• دان اینوسانتو
• دان لی

فصل چهاردهم: بروس لی از دید همبازی های رزمی کار

چاک نوریس:

نخستین باری که بروس را دیدم در سال ۱۹۶۷ در نیویورک بود . که با جولیویس بر سر عنوان قهرمانی در نیویورک بود که با جولیویس برسر عنوان قهرمانی مسابقات کاراته ی آمریکا مبارزه می کردم بروس به عنوان میهمان در آنجا حضور داشت بعد از اینکه مسابقه را بردم به سوی او رفتم و خودم را معرفی کردم ما با هم گرم صحبت شدیم حوالی ساعت ۱۱ شب بود بعد از مسابقه فهمیدم که هر دو در یک هتل هستیم بنابراین با هم به آنجا رفتیم و به اتاق او رفتیم و تا ساعت ۷ صبح گفتیم و خندیدیم و از تکنیک ها و فن ها به صورت فلسفه ی هنرهای رزمی صحبت کردیم.روز خوب و فراموش نشدنی شد…

• نحوه سفارش و خرید

۱- روی سبد خرید کلیک کنید.

۲- نشانی خودتان را با کد پستی وارد کنید.

۳- مبلغ خرید را به صورت آنلاین پرداخت کنید.

البته از ثبت سفارش مطمئن شوید.

سفارشات ساعت ۱ بعد از ظهر هر روز تحویل دفتر پست می شوند.

• پرداخت از طریق دستگاه خودپرداز

می توانید مبلغ سفارشتان را کارت به کارت کنید یا به حساب بانکی واریز کنید.

سپس با ما تماس بگیرید تا بسته را برایتان بفرستیم.

• اگر در اصفهان ساکن هستید

سرویس پیک موتوری سریع ترین راه خرید است. تلفن سفارش: ۰۳۱۳۲۲۴۴۷۲۸