معنویت در کاراته :
سختترین کار در آموزش و تعلیم کاراته، القاء ایمان و اعتقاد نسبت به جوانب معنوی این هنر است. اکثر هنرجویان به نتیجه پیروزی در یک مبارزه بیشتر علاقمندند و اهمیت کمتری برای اخلاق که اساس و شالوده هنر کاراته است، قائل میشوند. برخی جامعه شناسان درگذشته معتقد بودند؛ چون خشونت در فطرت انسان وجود دارد، درنتیجه با تعلیم کاراته (یا به طورکل هنرهای رزمی) شاید یک مشت جانی و آدمکش تربیت شود؟ و فنون رزمی امکان نابود ساختن و از میان بردن را به انسانها آموزش دهد؟
استادان بزرگ کاراته، همواره اعتراف کردهاند؛ ما از خشونت ذاتی بشر آگاهیم، و اینکه هنرهای رزمی و به خصوص کاراته، فنون کشتن با دست خالی را در برگرفته و میآموزد، نیز درست است، ولی درکنار همه اینها، مکارم اخلاقی انسان وجود دارد، که جزئی جدایی ناپذیر از فلسفه کاراته را تشکیل داده و خشونت و روش کاربرد تکنیکهای رزمی را در تمامی موارد به استثنای یک مورد (نیاز مطلق و خطر جدی) عنان زده و مهار میکند.
شاید در نگاه اول، فهم این مساله از جنبه علمی و عقلی کمی دشوار باشد که چطور ممکن است کسی بتواند در عین حال، هم فنون و تکنیکهای رزمی را آموزش دهد و هم اخلاق و معنویان را در نهاد دیگران القاء نماید؟ انسان چگونه موفق میشود جنگ و پیکارگری را بهطور همزمان در کنار مکارم اخلاقی تواما اجماع کند، یعنی جمع اضداد یعنی معنویت در کاراته.
معنویت در کاراته به معنی توانایی رسیدن به فضل و برتری، از طریق تعلیم و تربیت فیزیکی نیست. بلکه دست یافتن به اهداف معنوی از طریق تمرینات، به نحوی که فرد علیه نفس خویشتن مبارزه کرده و موفق به فتح یا تسخیر وجود خود گردد. یک کاراته کای واقعی، هرگز ضربه اول را نمیزند و نیز هرگز با خشم و غضب ضربه نمیزند.
0 دیدگاه