* @copyright Copyright (C) 2014 wpopal.com. All Rights Reserved. * @license GNU/GPL v2 or later http://www.gnu.org/licenses/gpl-2.0.html * * @website http://www.wpopal.com * @support http://www.wpopal.com/support/forum.html */?>
یوی - مدیر ذهن

یوی

یوی

بسیاری از اوقات، هنرجویان درباره­ معنی حرکت یوی و ایبوکی اول هر کاتا، از من سؤال می­کنند. چشم‌­ها را بستن (ماکسو)، دست چپ را روی دست راست قرار دادن، به ­طوری‌که هر دو انگشت شست پنهان باشد، بعد از چند ثانیه تمرکز با گفتن اسم کاتا هر دو دست را بالا برده، نفس عمیق کشیده و با پایین آوردن تدریجی دست‌ها (ایبوکی)، از «موسوبی داچی» به«هی سوکوداچی»، «هاچی جی داچی» و نهی کوداچی» تغییر داده و آماده­ شروع کاتا می­شویم این اعمال به چه کار می‌آیند؟

در سبک‌های مختلف، تفاوت‌هایی نسبت به قسمت آغازین کاتا (یوی) وجود دارد. حتی شنیده‌­ام در گذشته‌­های دور اصلا این بخش را (یوی) اجرا نمی‌کرده‌­اند، استاد «چوجن میاگی» بنیان­گذار سبک گوجوریو، برای اولین بار، مراسم آغازین کاتا را اجباری نمود و … مفهوم عمیقی در پس این ظاهر وجود دارد.

هنگام بستن چشم‌­ها، هنرجو سعی می­کند، ذهن خود را از مطالب اضافه خالی کند. برای استفاده از حداکثر توان و انرژی مغز، احتیاج به آزاد بودن ذهن و تمرکز داریم. شنیدن کلمه یوی، فرمان آغاز مرحله­ ایبوکی است. دست­‌ها را به­ صورت ضربدری بالا برده، نفس عمیق کشیده و آرام و با قدرت، بازدم کرده و با فشار تاندن هوای درون ریه را کاملا خالی کنید. در آخرین لحظه­ ایبوکی، تمام عضلات بدن، از باسن و شکم گرفته تا ساق پا و کمر و گردن و… همگی محکم و منقبض شده‌اند و آماد­ه‌ی شروع کاتا هستید.

موضوع از چه قرار است؟ این شروع مقتدرانه و با ابهت و جنجالی برای چیست؟ اول از همه باید بدانید که کاتا، تنها اجرای یک سری تکنیک نیست، مفاهیم فلسفی، روانی، جسمی و استراتژیک زیادی دارد. بسیاری، بدون در نظر گرفتن و درک مفاهیم پنهان در کاتا، آن را اجرا می­کنند. در ادامه مثالی می­زنم و سپس به فواید و تأثیرات قسمت آغازین کاتا می­‌پردازم.

تصور کنید، شبی دیر وقت، در خیابانی خلوت، به­ سوی مقصد خود روان هستید، ناگهان متوجه می­شوید، تعدادی جوان با ظاهری خلاف، از روبرو به شما نزدیک می­شوند، ناخودآگاه وحشت کرده، ضربان قلب­تان زیاد شده و عرق سردی را پشت گردن خود حس می­کنید، به ­فکرتان خطور می­کند پا به فرار بگذارید، ولی به خود دلداری می­دهید که آن­ها بی­ازارند و کاری به کار من ندارند و… چند لحظه بعد خود را در دام آنان می­بینید، چند نفر اطراف­تان را می­گیرند، هُل‌­تان می­دهند، ناسزا می­گویند، حرف‌های بی­ربط می­زنند، پول­‌های­تان را طلب می­کنند و… دنیا دور سرتان می­چرخد، حال­تان بد می­شود، عرق بر پیشانی دارید ولی احساس سرما  می­کنید، ندایی درونی نهیب می­زند: کاری بکن! ولی قدرت حرکت ندارید، خشک­تان زده، صدای ضربان سرسام­‌آور قلب­تان را می­شنوید، منجمد شده‌اید. می­دانید زندگی­تان در خطر است، اضطراب بر اعصاب­تان چیره شده، این­جا باشگاه نیست، همه­ فنون دفاع شخصی یادتان می­رود، فلج مغزی و روانی، توان هر نوع واکنش و حرکتی را از شما سلب نموده است و…

این نوشته را به اشتراک بگذارید!

درباره نویسنده: افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی (دکتری روانشناسی ورزش) مربی و مدرس کهنه‌کار کاراته (سایکو شی‌هان - رنشی)، نویسنده و پژوهشگر مسایل اجتماعی - روانشناختی - ورزشی (هنرهای رزمی) - مشاور - سخنران - مربی مهارتهای زندگی.

0 دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی شود.